نظریه فلسفی

کانتِ روسی

کانتِ روسی

کانتِ روسی

آیا کانت با سیاست‌های روسیۀ کنونی ارتباطی دارد؟

رابرت آر. کُلویس

مترجم: ریحانه عبدالله‌پور

بنابر نظرِ کانت، صلحِ پایدار۱به آلمانی: Zum ewigen Frieden | به انگلیسی: Perpetual Peace | از آثار برجستۀ ایمانوئل کانت است که در سال ۱۷۹۵ منتشر شد. این اثر دربرگیرندهٔ اندیشه‌هایِ کانت دربارهٔ جنبه‌های بنیادی جنگ و صلح در نظامِ بین‌الملل و چگونگیِ برقراری صلح پایدار میان دولت‌هاست.«بالاترین خیر سیاسی» است، درحالی‌که جنگ، منشأ «بزرگ‌ترین شرارت‌هایی است که بر ملل متمدن ستم می‌راند». تهاجمِ روسیه به اوکراین در سال ۲۰۲۲ به‌­راستی برای بسیاری رنج فراوانی را به ارمغان آورده است. همچنین این اصلِ کانت را نقض کرده است که «هیچ دولتی نباید با زور در قانونِ اساسی و حکومت دولتِ دیگری مداخله کند»۲Perpetual Peace: A Philosophical Sketch, 1795. این جنگ همچنین بر برخی حوزه‌هایِ اعجاب‌انگیز نیز تأثیر گذاشته است؛ حتی بر جهانِ فلسفه. به‌ویژه که ظهور آن معضلات و دشواری‌های فراوانی را برای کانت‌پژوهان در سراسرِ جهان ایجاد کرده است.

این فیلسوفِ بلندآوازه، سیصدسالِ پیش، در ۲۲ آوریل ۱۷۲۴ در کونیگسبرگ۳به آلمانی: Königsberg | نام پیشینِ شهر کنونی کالینینگراد در فدراسیونِ روسیه – این شهرِ در دورانِ زیست کانت متعلق به پروس خاوری یا پروس شرقی بود.؛ شهرِ بندری‌ای نه‌چندان دور از دریایِ بالتیک، که در آن زمان یکی از شهرهای بزرگ پروسِ شرقی بود، به دنیا آمد. این شهر که به‌وسیلۀ کانال‌های رودخانۀ پرگولیا تقسیم شده است، به‌خاطرِ وجودِ هفت پُلِ خود، شهرتی برای خویش دست‌وپا کرد که باعثِ ایجاد مسئلۀ ریاضیِ لئونارد اویلر۴به آلمانی: Leonhard Euler | زادهٔ ۱۵ آوریل ۱۷۰۷ در بازل، سوئیس – درگذشتهٔ ۱۸ سپتامبر ۱۷۸۳ | دانشمند بزرگ سوئیسیبه نام «هفت پل کونیگسبرگ»۵Seven Bridges of Königsbergشده بود: آیا می‌توان به‌شکلی قدم زد که تنها یکبار از هر هفت پلِ شهر عبور کرد و به مبدأ بازگشت؟ پاسخِ اویلر: خیر. اکنون این شهر، کالینینگراد نامیده می‌شود و بخشی از روسیه است؛ بااین‌حال حتی امروزه، فروشگاه‌هایِ سراسر کالینینگراد مملو از اجناس و زیورآلاتی با محوریت کانت و آراء او هستند. این فیلسوفِ به‌عنوانِ نماد ارزشمندِ شهر خود شناخته می‌شود.

کانت کمک‌های فلسفیِ فراوانی به معرفت‌شناختی، مفهومِ مکان و زمان کرد؛ اما احتمالاً بیشتر به‌علتِ اصل اخلاقی‌اش، که مبتنی بر مفهومِ خودآیینی۶Autonomyاست، به یاد آورده می‌شود. این اصل می‌گوید «ما هیچ‌گاه نباید با افراد به‌منزلۀ یک وسیله رفتار کنیم، بلکه بایستی به وجودِ آنان را در قالبِ مجموعی از اهداف بنگریم». همچنین کانت وقتِ خود را با تدریس دوره‌هایِ مختلفی، از منطق و متافیزیک تا حقوق و جغرافیایِ طبیعی، می‌گذراند. حتی دربارۀ بیماری‌های همه‌گیرِ زمانِ خود، از جمله شیوع آنفولانزایی که احتمالاً در ۱۷۸۲ از روسیه منشأ گرفته بود، اظهار نظر کرد؛ سال‌ها بعد، او یک بیماری همه‌گیر را به‌خاطر آورد که «چند سالِ پیش، به‌سرعت در سراسر جهان منتشر شد و در وین آن را التهابِ روسی۷Russian catarrhنامیدند».

چندین سال بود که پژوهشگرانِ فراوانی درحالِ برنامه‌ریزی برای برگزاری کنفرانس جهانیِ کانت در ۲۰۲۴ در کالینینگراد بودند تا سیصدمین سالروز تولد او  را در ۲۲ آوریل گرامی بدارند؛ اما هنگامی که روسیه به اوکراین هجوم برد، پرسشی مطرح شد: آیا جشن‌ها و کنفرانس‌های بین‌المللیِ برنامه‌ریزی‌شده برای سیصدمین سالروزِ تولد کانت، در روسیه به‌درستی برگزار می‌شود؟ پس از بحث‌هایی، جوامعِ اصلیِ کانت‌پژوهان موافقت کردند کنفرانس را به بُن، پایتخت سابق آلمان غربی، انتقال بدهند. این یک انتخاب نمادین بود.

مقامات روسی، هم‌اکنون نیز خود را برای «کنگرۀ بین‌المللی کانت»۸International Kant Congressدر آوریل ۲۰۲۴ آماده می‌کنند. براساسِ گزارش وب‌سایت آن‌ها، مقامات مایلند، کانت را الهام‌بخش آیندۀ دانشِ روسیه متصور شوند. به گفتۀ معاون نخست‌وزیر روسیه، «با فرمان رئیس‌جمهور فدراسیون روسیه، ولادیمیر پوتین، سال ۲۰۲۴، به‌عنوانِ سیصدمین سالگرد تولد امانوئل کانت، گرامی داشته خواهد شد.»

کنگرۀ بین‌المللی کانت، رویداد کلیدی سال خواهد بود. از پژوهشگران کشورهای «دوستِ» روسیه به‌گرمی دعوت شده است. (سازمان‌دهندگان کنگرۀ بین‌المللی کانت خاطرنشان می‌کنند که برای حضور پژوهشگران اتحادیۀ اروپا مقداری «جرئت‌ورزی» لازم است.)

البته، کنفرانس کالینینگراد مسائلی را برای همکاران روسیِ کانت‌پژوه من ایجاد می‌کند. برخی هنوز در روسیه هستند و برخی تبعید شده‌اند. همچنین سؤالاتی را در ذهنِ سازمان‌دهندگان جوامع کانت‌پژوهان در سراسر جهان، همچون من، پرورش می‌دهد. اگر در این کنفرانس شرکت داشته باشیم یا به برنامه‌ریزی برای آن کمک کنیم، به نظر می‌رسد که‌ از سیاست روسیه چشم‌پوشی کرده‌ایم. علاوه‌بر این، اگر مقالات و مجموعه‌مقالات انتشاریافته از کنفرانس را بازنشر دهیم، این‌ کنش‌ها چون ابزاری، به‌مثابۀ حافظانِ پروپاگاندایی که با نام کانتِ «روسی» گره خورده است، مورد سوءاستفاده قرار خواهند گرفت. اما اگر ما در آن شرکت نداشته باشیم، یا از همکاران روسی که ازطریق دولت‌شان از آن‌ها «خواسته» شده است تا کنفرانس را سازماندهی کنند، حمایت نکنیم، این‌طور جلوه می‌کند که ما پژوهشگران و دوستانِ خود را به فراموشی سپرده‌ایم. در این مورد، ما احتمالِ استفاده از آن‌ها را به‌منزلۀ ابزاری صرف برای یک هدف سیاسی، یعنی محکوم‌کردن امپریالیسم روسیه، مدنظر داریم. آیا این با فلسفۀ کانت هم‌خوان است؟ در پایان، کاملاً مشخص است که نمی‌توانم در این کنگره حضور یابم.

برای بزرگداشت سیصدمین سالگرد کانت، اکنون جلسات مجازی، هر دو هفته یکبار توسط کانت‌پژوهان در سراسرِ جهان برگزار می‌شود. به عنوان مثال، در یونان، مصر، چین، کره‌جنوبی، برزیل و… کنفرانس‌ها و رویدادهایِ آنلاین، مسائل یکسانی را مطرح می‌کنند. آیا بزرگداشت‌هایِ مجازی باید شامل اعضای جوامع کانت‌پژوهان‌ روسیه نیز باشد؟ پژوهشگران روسیِ کانت، ‌به‌مانند ورزشکارانی از روسیه که در المپیک به‌عنوان «ورزشکاران بی‌طرف انفرادی» شرکت می‌کنند، ممکن است بتوانند به‌عنوان پژوهشگران «مستقل» در چنین همایش‌هایی شرکت به‌عمل آورند. درحالی‌که به‌نظر می رسد این راه‌حل مصالحه‌ای منصفانه است، اما همچنان برخی از اعضای جوامعِ پژوهشگرانِ جهانیِ اندیشۀ کانت، این راهکار را بیش از حد سهل‌گیرانه می‌دانند. باور دارم که افرادِ مسئول درمورد اینکه کدام جنبه از این وضعیت مخاطره‌انگیز، برجسته‌تر است، میان ‌خود اختلاف نظرهای شدیدی را تجربه می‌کنند.

تحلیلِ خود کانت از شرایط صلح در صلح پایدار، سرانجام بر بنیانگذاران جامعۀ ملل و – بعدها – سازمان ملل متحد تأثیر گذاشته است. یکی از موضوعات کنفرانس ۲۰۲۴ در بن، در واقع به‌نمایش گذاشتن کانت «به‌عنوان منبع الهام برای قانون اساسِی جمهوری فدرال آلمان» خواهد بود. کانت نسبت به جمهوریِ جدید فرانسه مشتاق بود، و اعتراض مسالمت‌آمیز را قابل قبول می‌دانست، هرچند با انقلاب سیاسی مخالفت می‌ورزید و هرگونه حقِ شورشِ خشونت‌آمیز را رد می‌کرد. او در سال ۱۸۰۴ درگذشت، بدون اینکه اثرات کامل جنگ‌هایِ ناپلئونی، از جمله تلفات ویرانگر امپراتور فرانسه در تهاجم نافرجامش به روسیه را ببیند.

قرن‌ها بعد، ارتش سرخ در آوریل ۱۹۴۵ بر نیروهای نازی در شهرِ کانت چیره ‌شد. اکنون منطقۀ تحت محاصره بین کشورهای ناتو، لهستان و لیتوانی، یا همان «منطقۀ کالینینگراد»، شامل موقعیتی است که زمانی پایتخت پروس شرقی را در خود جایِ داده بود؛ اما بیشتر شهرِ تاریخی کونیگسبرگ، یا در نبردِ آوریل ۱۹۴۵ ویران شد، یا عمداً توسط شوروی‌چی‌ها، که مشتاق بودند آثار شهرهای پیش‌تر آلمانی را از بین ببرند، فروپاشید. به‌جز مسیرهای تراموا و کلیسایِ جامع بازسازی‌شدۀ شهر (محل دفن کانت)، مکان‌های دیدنی کمی از دوران پروس باقی مانده است.

اما ریشه‌های روسی پس از آلمانی‌زدایی عمیق‌تر می‌شوند، و این یکی از دلایلی است که بعضی از روس‌ها این حس را دارند که می‌توانند کانت را ازآنِ‌ خود کنند. در طول جنگ هفت‌ساله۹جنگ هفت‌ساله یک درگیری نظامیِ بزرگ بود که بین سال‌های ۱۷۵۶ تا ۱۷۶۳ میلادی بین قدرت‌های بزرگ آن زمان رخ داد و آمریکای شمالی، کارائیب، مرکزی، اروپا، ساحل غربیِ آفریقا، هند و فیلیپین را تحت‌تأثیر قرار داد.، از وحشتِ پادشاه پروس؛ فریدریش دوم، روس‌ها کونیگسبرگ را اشغال کردند، و برای مدت کوتاهی این شهر به مستعمرۀ روسیه بدل شد، حتی اگر (در اینجا اشغالِ آلمان توسط روسیه) بیشتر به‌ معنای ادارۀ یک دولت خارجی باشد تا مفهومِ مدرن آن، که دلالت بر امپریالیسم و استعمار می‌کند؛ کانت با افسران روسی و همراهان آن‌ها دوست شد و به آنان درس‌گفتارهایی دربارۀ مواد منفجره و مواد مخصوصِ آتش‌افروزی، ارائه داد. می‌توان این را تصور کرد که کانت در حال قدم‌ زدن در یکی از هفت پل، با لباس‌های رنگیِ روشنِ خود، با شمشیری بر مفصل رانش، درحالِ صحبت با افسران و اشرافِ روسی است. در سال ۱۷۵۹، کانت نامه‌ای به الیزابت۱۰الیزابت یا به روسی الیزاوتا پترُونا | زادۀ دسامبر ۱۷۰۹ – درگذشتۀ ۵ ژانویه ۱۷۶۲ | از سال ۱۷۴۱ میلادی تا زمان مرگش، سومین امپراتریس امپراتوری روسیه بود.؛ امپراتور روسیه، نوشت و درخواستِ یک پست آکادمیک کرد؛ اما هنگامی که روس‌ها رختِ رفتن را بستند، او دیگر تابع آن‌ها نبود، در عوض، به پروس‌ها که مسئول حکومتِ وقت بودند، باری دگر درخواست خود را مطرح کرد و سرانجام در سال ۱۷۷۰ به مقام استاد تمام رسید.

برای بعضی ناسیونالیست‌هایِ روس، اعمالی چون این چرخش [چرخش کانت از دولت روس به دولتِ پروس]، کانت را به یک «خائن» تبدیل کرد. به‌هرحال دیگران خواهان او نبودند. برخی از تندرویان روسی با توجه به دیدگاه‌های روشنگری و ایدۀ تأثیرگذار او بر‌ ‌صلحِ بین‌المللی، مبتنی بر فدراسیون جمهوری‌ها، او را بیش‌ازحد آلمانی، اروپایی، جمهوری‌خواه یا جهان‌وطن می‌دانند. اگرچه دانشگاهی محلی در سال ۲۰۰۵ به‌نام او تغییر اسم داد، اما تلاش‌های اخیر برای تغییر نامِ شهر و فرودگاه ‌به‌نام این فیلسوف، منجر به شکست شد، و در میانۀ بحث‌های مربوط به فرودگاه در سال ۲۰۱۸، مجسمۀ او در دانشگاه فدرال امانوئل کانت بالتیک، با رنگ صورتی مورد هدف قرار گرفت. علاوه‌بر این، نحوۀ استفاده از کانت، درجهتِ دستیابی به مقاصدی متفاوت، همچنان بحث‌برانگیز است. در سال ۲۰۱۳، در یک فستیوال در فضای‌ِ باز در جنوب روسیه، مشاجره‌ای بین دو مرد در باب بهترین شیوه‌های تفسیر ایده‌های کانت درگرفت که منجر به شلیک چند گلوله به یکی از سخنوران شد.

هرچند من فکر می‌کنم که اگر کانت امروزه در میان ما بود، نه‌تنها به‌شدت با حملۀ روسیه به اوکراین مخالفت می‌ورزید، بلکه از تصمیم انتقالِ کنفرانس بین‌المللی کانت از کالینینگراد به بن، به‌منزلۀ اعتراضی مسالمت‌آمیز نیز، حمایت می‌کرد. جای تأسف است که دانشگاه، نمی‌تواند فراتر از درگیر شدن با چنین مسائلی، به‌سویِ دانش و حقیقت گام بردارد، بااین‌حال، این نهاد هرگز به‌طور کامل از سیاست جدا نخواهد شد، همان‌گونه که از درخواست کانت به امپراتوریِ روسیه می‌توان به این نکته علم پیدا کرد. بدون شک کانت‌پژوهان بایست در اقصانقاطِ جهان، در سمتِ «درست» این مسائل قرار بگیرند. آرزومندم که دیگر هیچ جنگی باعث تشکیل چنین شکاف‌هایی در میان محققین فلسفۀ کانت در سرتاسرِ جهان نشود. همچنین ناامیدوارانه امیدوارم که ای‌کاش می‌توانستم به شهرِ کانت سفر کنم تا در آن‌جا به مطالعه بپردازم و زندگی و فعالیت‌های او را در سیصدمین سالگردِ تولد این فیلسوفِ بی‌مانند، گرامی بدارم.

در باب تصویر اصلی:

تخریبِ تندیسِ امانوئل کانت در دانشگاه فدرالِ امانوئل کانت بالتیک | کالینینگراد | نوامبرِ ۲۰۱۸ – منبع: ALAMY

عنوان اصلی متن:

?Kant the (P)Russian Philosopher

#فلسفه_کانت

About Author

بازگشت به لیست

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *