رپِ فارسیآمریکایی
هیپ-هاپ فارسی ۲ | مین استریم
مهدی اسماعیلی
از اواخر دههی هفتاد شمسی تا به امروز، هیپ-هاپ فارسی، و بهطور ویژه فرم موسیقیاییِ این خرده فرهنگ یعنی رپ فارسی، از مهمترین و تاثیرگذارترین جریانهای هنری و فرهنگی ایران به شمار میآید. این فرهنگ نخست در قالب مد و سبک پوشش، سپس رقص برکینگ و پس از آن بهسبب تولید قطعههایی از خوانندههای مطرح امریکا در این سبک، به مرور توجه نوجوانان و جوانان ایرانی را به خودش جلب کرد. اگر به جستوجوی انگیزهی اولیهی هنرمندان آغازگر رپ فارسی بپردازیم، تمامی این افراد به دنبال تقلید از نمونههای موفق غربی و تکرار آنها شروع به فعالیت کردند. «واژخنیا» و «جادوگران» آغارگر این جریان در ایران محسوب میشوند که با انتشار آثارشان، پایههای موسیقی رپ در ایران را بنا کردند. در ادامه، «زدبازی» و سروش هیچکس به محبوبتر شدن این جریان کمک بسیاری کردند. دیس آجیلی یکی از اولین تجربههای این تقلید محسوب میشود که در زمان انتشار رپ فارسی را به علاقمندان هیپ-هاپ معرفی، و رویای امکان خلق آهنگ رپ به زبان فارسی را میان هنرمندان دستیافتنیتر کرد و در عین حال، پایههای شکلگیری یکی از پرطرفدارترین و تاثیرگذارترین گروههای موسیقیایی تاریخ ایران، یعنی زدبازی را شکل داد.
بعد از گذشت مدتی کوتاه و انتشار کاورهای نسبتاً زیادی از آثار موفق آمریکایی به دلیل کمبود اطلاعات آهنگسازی، کسب تجربه و آزمون و خطا توسط رپرها، اولین تضاد در ایدئولوژی و تفکر میان هنرمندان فعال در رپ فارسی شکل گرفت و این هنرمندان را به دو دسته تقسیم کرد؛ تضادی که در ادامه و با عمیقتر شدنش، منجر به ایجاد رپِ «مین استریم»۱Mainstream و رپِ اصطلاحاً «آندِرگِرَند»۲Underground شد؛ دستهبندیای که در طول زمان باعث ایجاد دشمنیهایی میان طرفداران و هنرمندان فعال در هر دسته با دستهی دیگر شد. این اختلاف نظر بهخاطر شباهت بسیار زیاد آثار به رپ آمریکایی و مغایرت آن با فرهنگ و موسیقی ایرانی از سوی برخی از هنرمندان شروع شد. این دسته از هنرمندان به استفاده از الفاظ عامیانه و خیابانی ایرانی و سبک زندگی خیابانی-ایرانی پایبند بودند که در واقع تفاوت بسیاری با سبک زندگیِ تقلیدشده در آثار اولیهی رپ فارسی از آفریقایی-آمریکاییها داشت. این تغییر فقط شامل لیریک۳Lyrics (شعر) کارها نبود و افزایش علم آهنگسازی الکترونیک در ایران به استفاده از سازهای ایرانی و صداهای ارژینال در ضربآهنگ۴ beat آثار ختم شد. در این میان هنرمندانی هم بودند که در عین ایجاد خلاقیت موردپسند مخاطبانشان، به فعالیت با تغییر کمتری ادامه دادند و واضحاً از سبک زندگی غربی که با عامهی مردم ایران در آن زمان متفاوت بود، در اشعار خود استفاده کردند.
توضیح رپ مین استریم و رپ آندِرگِرَند
مین استریم را در لغت میتوان به «جریان اصلی» ترجمه کرد و به هنری اطلاق میشود که موردپسند عامهی مردم قرار میگیرد و روبهروی هنر آندِرگِرَند (زیرزمینی) میایستد که هنری است که به اهدافی فرای محبوبیت فکر میکند و در آن هنرمند ماهیت هنر و تاثیرگذاری فرهنگی را اولویت خود قرار میدهد. این تقسیمبندی در عمل، آن هم در فضای موجود رپ فارسی، منطقی نیست، چرا که قانونی نبودن فعالیت هنرمندان هیپ-هاپ در ایران تقسیم درآمد برای تمام هنرمندان این سبک را تقریباً به صفر رسانده است و عدم استفادهی از این آثار در سطح همگانی و کشوری، از قبیل جشنوارههای موسیقی و یا صنعت سینما و تلویزیون، تمامی این هنرمندان را در دستهی زیرزمینی قرار میدهد و فقط برخی از آرتیستها هستند که با تداوم کار و یا استفاده از جریانهای روز۵trends به شنیده شدن هر چه بیشتر اثر خود کمک میرسانند.
این تقسیمبندی با گذشت زمان و افزایش اطلاعات و آگاهی هنرمندان، منتقدان و مخاطبان رپ فارسی با انتقادهایی مواجه شد. این انتقادها در ابتدا برای خاتمهبخشی به دشمنیهای کورکورانه میان هنرمندان و طرفداران هر دسته و تولید آثاری با تنوع و کیفیت بیشتر شکل گرفت. در سالیان گذشته، مخاطبان تعصبیِ هر سبک در بحث افزایش شکاف میان دو دسته بیشترین تاثیر را داشتند، طوری که اگر هنرمندی برای همکاری و تولید آثار جدید و متفاوت دست به همکاری با افرادی از تیم مخالف میزد، با هجمهای از انتقادات و واکنشهای منفی روبهرو میشد که از تولید همکاریهای مشابه در آینده جلوگیری میکرد. گروه «دیوار» هرچند که از دید مخاطبان در دستهی زیرزمین قرار میگیرد، اما از ابتدای فعالیت با همکاریهای متعدد هنرمندانشان با گروهها و یا هنرمندان اصطلاحاً عامهپسند، بیهودگی این دو دستگی و تقسیم بندی را به طرفداران ثابت کردند.
تناقض جریان اصلی و زیرزمینی در رپ فارسی
محبوبیت برخی از هنرمندان و آثارشان در ایران باعث شده بسیاری از تقسیمبندیها و اسمگذاریها ماهیت خود را بهنحوی از دست بدهند. برای مثال بارها اتفاق افتاده هنرمندی که در دستهی زیرزمینی قرار میگیرد و موسیقی آلترنتیو۶Alternative تولید میکند، بهقدری محبوب میشود و آمار بازدیدهایش بالا میرود که با بسیاری از هنرمندان جریان اصلی برابری کرده و مورد مقبولیت عام قرار میگیرد. این یکی از شفافترین تناقضاتی است که در رپ فارسی وجود دارد و نمیتوان برای پاسخ به آن به بقیهی مارکتهای موسیقی حرفهای در دنیا رجوع کرد و به همین علت بحثهای بسیاری میان منتقدان آثار و فعالین هیپ-هاپ در ایران و در سالهای اخیر مبنی بر تقسیمبندی جدیدتر و یا شفافسازی تقسیمبندی تازه شکل گرفته است که آیا اثر مذکور بعد از چنین محبوبیتی همچنان آلترنتیو و زیرزمینی محسوب میشود یا خیر؛ که البته هیچوقت هم این بحث و جدالها به نتیجهی واحدی ختم نشدند. اما میتوان به این مورد اشاره کرد که فقط فرم و محتوای اثر ضامن محبوبیت و مقبولیت آن نیست و هر هنرمندی سوای اثری که خلق میکند، امکان تبدیل شدن به یکی از چهرههای اصلی رپ فارسی را دارد و هنرمندان قدیمیتر و آنهایی که سالهای بیشتری از فعالیتشان در رپ فارسی میگذرد، عمدهی این هنرمندان را تشکیل میدهند. هیچکس یک مثال مناسب برای تناقض میزان محبوبیت اثر و موضوع ارائهشده در رپ فارسی است. علی سورنا نیز بعد از انتشار آلبوم نگار طرفداران بیشتری بهدست آورد و در میزان فروش و بازدید اینترنتی مربوط به دو آلبوم آخرش، کویر و گوزن، این مقبولیت و محبوبیت در میان مردم بهچشم میخورد.
سیر زمانی و سردمداران جریان اصلی
گروه زدبازی را میتوان به عنوان موفقترین پایهگذاران موسیقی عامهپسند در رپ فارسی معرفی کرد. زدبازی که با آثاری مانند کل کل، از خزر تا خلیج فارس، آهنگامون خداست و دیس بک قدرت خودشان در بیف۷Beef – جدال میان هنرمندان هیپ-هاپ و تولید آهنگهایی با موضوعاتی نظیر لاتبازی و «گنگ»، به رخ دیگر هنرمندان کشیدند. همچنین آهنگهایی مانند مهمونی، پارتی، بریم فضا و بیحس با توصیف زندگی بچهپولدارها و مهمانیهای شبانه، شهرت و محبوبیت زیادی بین مردم برایشان کسب کرد. اضافه شدن علیرضا جیجی، سیجل و سپس نسیم، روح جدیدی به کالبد زدبازی دمید. زدبازی با کمکِ ضربآهنگهای جیجی، صدای۸vocal نسیم و ترانهنویسیِ سیجل، از فضای گنگ و خیابانی که سه عضو اصلی آن، سامان ویلسون، مهراد هیدن و سهراب امجی تولید کرده بودند، فاصلهی زیادی گرفت و همین کافی بود تا طرفداران بیشتری کسب کنند.
نقطهعطف آثار زدبازی انتشار تکآهنگ تابستون کوتاهه بود. تکآهنگی که میتوان آن را یکی از شنیدهشدهترین و محبوبترین ترانههای تاریخ بیستوخردهای سالهی رپ فارسی لقب داد. تابستون کوتاهه مثل تمامی آهنگهای منتشرشده در آن سالها، بدون استفاده از پلتفرم پخش موسیقی معتبر و صرفاً با دستبهدست شدن بین مردم توسط بلوتوث و اینترنتِ نهچندان پرسرعت آن زمان، به یکی از موفقترین آهنگهای رپ فارسی بدل شد.
بسیاری از افراد حاضر در روزهای ابتدایی رپ فارسی، بعد از مدتی دیگر فعالیت خود را قطع کردند و نامشان از دایرهی طرفداران و دنبالکنندگان قدیمی فراتر نرفت. «جادوگران» با حضور بهمن دیو، چنگیز، تیمور و همکاری متعدد با هنرمندان فعالِ آن دوره یکی از معروفترین گروههای منحلشده در سالهای ابتدایی رپ فارسی محسوب میشود. گروه «تن به ده» یکی دیگر از گروههای تاثیرگذار در تاریخ رپ فارسی بود که در دوران فعالیت خود هنرمندان زیادی را هم به این جریان معرفی کرد. هنرمندانی همچون جاستینا و امیر خلوت از جمله رپرهایی بودند که بعداً اسم و رسم زیادی برای خود بهدست آوردند و فعالیت ابتدایی آنها درعضویتِ تن به ده رقم خورد. دست تو جیب، همینی که هست و بچههای بد را میتوان از آثار محبوب تن به ده در دوران فعالیتشان در صحنهی رپ فارسی دانست. گروه دیوار بعد از تلاش برای ایجاد یک گروه موسیقیایی مستقل برای اولین بار در ایران، تن به ده را برای بازهی کوتاهی به عضویت خود درآورد و سعی در انتشار آثار آنها تحت پلتفرمِ «دیوار رکوردز» داشتند که به دلیل شرایط حاکم بر آن زمان رپ فارسی، تجربهی موفقیتآمیزی نبود و به جدایی تن به ده از دیوار انجامید. معروفترین گروهی که از اوایل شکلگیری رپ در ایران و در کنار زدبازی فعالیت خود را آغاز کرد و سوای فراز و نشیبها، همچنان به تولید آثار میپردازد و در دستهی جریان اصلی قرار دارد، گروه «پایدار» است. پایدار در ابتدا با عرفان و انتشار آلبوم از خانه تا گور و همکاری با خشایار و افرا فعالیت جدی خود در رپ فارسی را آغاز کرد. در ادامه بهزاد لیتو، تهم، پایا، جیدال، مهتا، دارا، ایمانمون و پویان اردلان هر کدام بخشی از فعالیت موسیقیایی خود را با عضویت در گروه پایدار انجام دادند و بعضاً هنوز با این گروه همکاری میکنند.
بسیاری از مخاطبان اولیهی جریان هیپ-هاپ در ایران با مشاهدهی فعالیت هنرمندان محبوب خود انگیزه و اشتیاقی برای تولید در این زمینه کسب کرده و فعالیتشان را آغاز کردند. کمبود هنرمندانِ این زمینه در آن دوره، به رپرهای بااستعداد فرصت ارتباطگیری با هنرمند محبوب و همکاری با آنها را میداد. ورود افراد جدید به این جریان ایدههای نو و فضاهای تازهتری را هدیه کرد و ترکیب این صداهای جدید با صداهای آشنای قدیمیتر، رپ فارسی را به رسیدن روزهای خوبتر امیدوار ساخت.
بهزاد لیتو با استفاده از فرمولی مشابه به عضویت گروه پایدار درآمد و با انتشار آثارش در این گروه هم برای خود طرفدار بهدست آورد و هم به محبوبیت بیشتر گروه کمک کرد. جدایی لیتو از پایدار با وجود اینکه در سالهای نخست کاملاً دوستانه و مصلحتآمیز نشان داده شد، پایههای دشمنی میان دو گروه زدبازی و پایدار را بنا کرد. به ادعای اعضای پایدار، علیرضا جیجی که در آن زمان موتور محرک زدبازی محسوب میشد و فضای جدیدی که به آثار آنها وارد کرد، خوشایند طرفداران بود، عامل اصلی جدایی لیتو از پایدار بهحساب میآمد. به اعتقاد بخش عمدهای از طرفداران، این تغییر برای لیتو بسیار مفید بود و به افزایش محبوبیت وی کمک شایانی کرد، زیرا تکرار و عدم تغییر کارنامهی کاری هنرمندان پایدار یکی از انتقادهای اصلیِ وارد بر آنها بوده و است و به این ترتیب لیتو از این تکرار فرار کرد. جیجی در سالهای ابتدایی و پرفروقترِ جیدال در پایدار نیز درجهت خروج جیدال از پایدار به مانند لیتو تلاش کرد که برخلاف گذشته، با جواب منفی او روبهرو شد و این امر اختلافات میان پایدار و زدبازی را شدت بخشید.
در ادامه و پس از فروپاشی زدبازی، علیرضا جیجی، سیجل و نسیم با انتشار آلبوم پیر شدیم ولی بزرگ نه مسیر گذشته را با موفقیت ادامه دادند و به نوعی فقط تغییر اسم هنرمندان متوجه خروجی آثارشان شد، این در حالی بود که هیدن و ویلسون با تغییرِ سبکِ کاملاً محسوسی فعالیتهای جدیدشان را آغاز کردند.
سپهر خلسه بعد از انتشار آثار اولیهی خود در کانادا و ارتباطگیری با هنرمندانی چون علی دهش و بهراد کاسب، با هیچکس آشنا شد و هیچکس نیز پس از شنیدن آثار خلسه و پی بردن به پتانسیلش، او را با علیرضا جیجی آشنا کرد و همکاری آنها آغازگر دوران جدیدی برای گروه زدبازی بود. اضافه شدن خلسه به این گروه موج جدیدی از آثار و محبوبیت را برایشان به ارمغان آورد، رپری که هرازگاهی با مفاهیم نسبتاً عمیقتر، گروه را از یکنواختی خارج و برای طرفداران این موضوعات آثار باکیفیتتری تولید میکرد.
آغاز دههی نود با شروع یکی دیگر از گروههای تاثیرگذارِ رپ فارسی، یعنی «تیکتاک» همراه بود. این گروه با حضور سینا مافی، سینا ساعی و خشایار اسآر فعالیتش را شروع کرد و از همان روزهای اول، تفاوت و خلاقیت آثارشان آنها را از هر گروه دیگری در تاریخ رپ فارسی متمایز ساخت. از آثار محبوب تیکتاک میتوان به بوو سرده، میریم خونههامون، نه دیگه نه و آلبومهای طبیعی باش و کلاژ اشاره کرد که هرکدام از خاصترین و متفاوتترین آثار در میان موضوعات تکراری رایج در رپ فارسی بودند. تیکتاک نه فقط در انتشار موزیک جریانساز بود، بلکه در جهت درآمدزاییِ صحیح، به دفعات متعدد با اسپانسرهای مختلف و معتبر دست به همکاری زد و این امر راه را برای استفادهی بقیه گروهها و هنرمندانِ رپ فارسی برای رسیدن به روشهای درآمدزایی حرفهای هموار کرد.
تیکتاک الهامبخش بسیاری از هنرمندان فعال در تاریخ رپ فارسی نیز بود. گروه «وانتونز» در سالهای اولیهی فعالیت از دید منتقدان و مخاطبان در فرم و محتوا آثاری مانند تیکتاک تولید میکردند که با گذشت زمان، خروجی منحصربهفرد وانتونز بر فضای قبلی غالب شد و آنها را به یکی دیگر از گروههای محبوب رپ فارسی تبدیل کرد. جدایی پدیآی و اضافه شدن آرتا و ایجاد شیمی بهتر میان اعضا، کوروش، رها و سمی لو، به تشکیل این فضای جدید کمک بسیاری کرد. در ادامه وانتونز با افزایش محبوبیت و تولید همکاریهای متعدد با اعضای زدبازی، لیتو، خلسه و حتی رضا پیشرو، جایگاه بالایی در بین هنرمندان جریان اصلی هیپ-هاپ در ایران بهدست آورد؛ هرچند که متاسفانه در سالیان اخیر و از دید بسیاری از مخاطبان، وانتونز نیز فرمولِ برندهی خود را دائماً تکرار میکند و خلاقیت سابق آثارشان دیگر دیده نمیشود.
آسیبهای جریان اصلی بر بدنهی هیپ-هاپ فارسی
جریان اصلی هیپ-هاپ فارسی در طول سالها کمک بسیاری به شناساندن این سبک به افراد مختلف جامعه کرده و با جذب آنها باعث شده که مخاطبان به سمت و سوی دیگر آثار ارزشمندتر هیپ-هاپ هم علاقهمند و به طرفداران آن تبدیل شوند، اما جریان اصلی همیشه هم برای رپ فارسی مفید نبوده و با ورود برخی جریانهای غلط، صدمهی زیادی به بدنهی اصلی هیپ-هاپ در ایران زده است. موسیقی شیشوهشت در سالهای ابتدایی رپ فارسی یکی از این آسیبها بود که در کنار تبلیغات منفی و تمسخر این سبک توسط افراد شاغل در سینما و تلویزیون، شناخت ماهیت اصلی رپ فارسی را از مخاطب عام سلب کرد و بخش زیادی از کارنامهی هنری هنرمندان به اثبات فلسفهی اصلی رپ و هیپ-هاپ برای منتقدان این سبک تلف شد. به مرور زمان، هنرمندان فعال در این زمینه به سمت موسیقی کوچهبازاری رفتند و بعد از استقبال مردم، کمکم مسیرشان را از هیپ-هاپ فارسی جدا کردند. پس از گذشت سالهایی طلایی و پرشکوه برای رپ فارسی در اواخر دههی هشتاد و اوایل دههی نود با انتشار آثاری هم چون سکوتِ بهرام، انجام وظیفهی هیچکس و زاخارنامهی زدبازی و ورود هنرمندان جوانِ خلاق و ایدههای نو، ورود سبک دیس لاو۹Diss love – شاخهای از رپ که محتوای اصلی آن مبارزه با مفهوم «عشق» است و معمولاً آثار این سبک کیفیت بسیار پایینی دارند و نگاهی سطحی نسبت به این مفهوم را تبلیغ میکنند. در اواسط دههی نود را میتوان دومین آسیب جدی بر بدنهی هیپ-هاپ در ایران دانست؛ سبکی که جدا از تاثیرات مخرب بر طرفداران نوجوانش و آسیبهای فرهنگی، رپ فارسی را نیز لکهدار کرد، زیرا عامهی مردم پس از شنیدن این آثار، این سبک را به کلیتِ رپ فارسی تعمیم میدادند. این معضل دوباره هنرمندان و طرفداران حقیقی رپ فارسی را به بازتعریف رپ و هیپ-هاپ برای منتقدانش مجبور کرد.
اواخر دههی نود نیز بدون ایجاد مشکل برای افراد فعال در رپ فارسی به پایان نرسید. با افزایش سن اکثریت هنرمندان، نیاز به درآمدزایی در رپ فارسی از هر زمان دیگری ملموستر بود و فقدان سرویسهای پخش موسیقی۱۰Streaming در ایران، آنها را به آزمون و خطای هر راه حلی وادار کرد. پخش همکاریهای پولیِ متعدد با رپرهای بیاستعداد، آن هم تنها به دلیل کسب درآمد، آسیب زیادی به کارنامهی هنری هنرمندان وارد کرد، اما اصلیترین آسیب، ورود سایتهای پیشبینی به فضای رپ فارسی دوباره این جریان را دچار مشکل کرد. هنرمندانی که با این سایتها همکاری میکردند، تنها با بهانهی کمبود درآمد، به همکاری با این سایتها که چیزی جز منفعت مالی در سر نداشتند، ادامه دادند. رپ فارسی به دلیل قانونی نبودن، به بستری مناسب برای افرادی بدل شد که در راس این سایتها بودند و هنرمندان بدون ایجاد دردسرهای قانونی که متوجه افراد دارای مجوز و ساکن ایران بود، میتوانستند سایت خود را اداره و آن را فعال نگه دارند. درست یا غلط بودن ماهیت شرطبندی به نظر هر فرد بستگی دارد و خارج از بحث است، اما عدم وجود نظارت بر عملکرد این سایتها و ابهام در تسویهحسابهای کاربران، وجود این سایتها در رپ فارسی را با چیزی جز ضرر همراه نکرد. در این میان، هنرمندانی که در قالب رپ زیرزمینی قرار میگرفتند، بهترین عملکرد را از خود به جای گذاشتند. آنها با فروش آثار خود و تولیدِ «مرچندایز»۱۱merchandise، سعی در ایجاد درآمد سالم داشتند. با تهدیدات و پیگردهای قانونی و فشار طرفداران بر هنرمندان، این سایتها هم به مرور زمان از صحنهی رپ فارسی محو شدند و هنرمندان جریان اصلی به استفاده از راه حلهایی پرداختند که حین فعالیتشان با سایتهای پیشبینی، توسط هنرمندان دیگر آزموده شده و حال بیش از هر وقت دیگری به مرحلهی اجرا رسیده بود. در عین حال، آنها هیچوقت ارزشی برای این کار زیرزمینیها قائل نشدند و این مسئله انتقادی به سمت هنرمندان جریان اصلی وارد کرد که همیشه بر موج موجود در صحنه سوار میشوند و به چیزی غیر از تصویر هنری و منفعت خود توجه نمیکنند، طوری که حتی اگر مسیر نادرستی را پیش میبرند، تا زمانی که از سوی مردم با واکنش منفیِ قابل توجهی روبهرو نشوند، آن را ادامه خواهند داد. با تمامی این اوصاف نباید تاثیری که این هنرمندان بر محبوبیت یوتوب۱۲Youtube و سرویسهای پخش موسیقی در ایران داشتند را نادیده گرفت. عدم یا قطع همکاری با شبهلیبلهایی از قبیل رادیو جوان، رپفارسی، رپفا و غیره و جلوگیری از انتشار آثار در تلگرام نیز از عواید گسترش استفاده از این پلتفرمها توسط هنرمندان و مخاطبانِ رپ فارسی بود.
تاثیرات فرهنگی اجتماعی
مردم ایران در سالهای گذشته، چه به صورت خودآگاه و چه ناخودآگاه، دائماً تحت تاثیر جریان هیپ-هاپ فارسی در ابعاد مختلف بودهاند و میتوان نمودهای ظاهری این تاثیرات را به چند دسته تقسیم کرد.
ابتدا تاثیرات مملوس و مشهود در سبک زندگی مخاطبان و تلاش آنها در تقلید و تجربهی اتفاقات موجود در آثار هنرمندان است. برخی برای ارتباط بیشتر با آهنگ، یا به دلیل حس کنجکاوی و ایجاد اشتیاق برای تجربهی اتفاقاتی که هنرمند محبوب فرد در روزمره، با فرض واقعی بودن اتفاقات، در آثارش توصیف میکند، تصمیم میگیرند که از آن سبک زندگی الهام گرفته و آن را بر زندگی خود پیاده کنند.
هیپ-هاپ و هنرمندان فعال در این سبک همیشه در جهان به محبوبیت سبک خاصی از پوشش و یا محصولی کمک کردهاند و به دلیل همین تاثیرگذاری بر اجتماعِ مخاطبان، همیشه مورد توجه برندهای مختلف برای تبلیغ محصولات خود بودهاند. تیکتاک در اوایل دههی نود با تبلیغ کلاههای نقابدار خود، فروش البسهی برندشان و همچنین تبلیغ محصولات برندِ دیسی در ایران، یکی از موفقترین عملکردها در این زمینه و تاریخ رپ فارسی را دارا است. در سالهای اخیر هم که استفاده از اسامی برندها و محصولات مختلف در آثار انتشاریافتهی رپ فارسی به یکی از موضوعات مرسوم و محبوب تبدیل شده، بسیاری از افراد ابتدا به سمت آشنایی با محصول و سپس تهیهی آن کشیده شدند. بهعنوان مثال، کاپشنهای برندِ نورث فیس۱۳The North Face و استفاده از آن توسط رپرهای تازهکارتر را میتوان نمونهای از این نوع تاثیرگذاری پوششی توصیف کرد. هنرمندانی که در دستهی زیرزمینی قرار میگیرند، به دلیل بیتوجهی و انتقاد به مصرفگرایی و گرایش به مطالب انتزاعیتر، تاثیر خاصی در این زمینه و بر مخاطبان هیپ-هاپ در سالهای گذشته نداشتهاند و در اشعار آنها نیز حتی اشارهی کوچکی به این موارد نشده است، کاملاً برخلاف مورد اول که تعریف سبک زندگی و اتفاقات روزمرهشان بهخوبی مورد توجه مخاطبان قرار گرفت و حتی به تجربهی اتفاقات مشابه برای شنوندگان منجر شده است.
سومین تاثیر، که بهنحوی میتوان آن را مملوسترین هم نامید، اضافه شدن عبارات و الفاظ جدید به دایرهی کلماتِ مردم است. بسیاری از این الفاظ از طریق استفاده در آثار و بعد از محبوبیت آن، به مکالمات مخاطبان اصلی و سپس عامهی مردم وارد شد و میتوان با بررسی اصطلاحات استفادهشده در شبکههای اجتماعی و بعضاً زندگی روزمرهی افراد به تاثیرگذاری آن پی برد. «گنگش بالاس»، «مث خودته»، «این بده»، «زیادش خوبه»، «زاخار»، «پلنگ» و بسیاری از موارد دیگر هنوز هم و پس از گذشت مدت زیادی، در لغتنامهی علاقهمندان هیپ-هاپ شنیده میشوند. نکتهی قابل توجه استفادهی این الفاظ از سمت افرادی است که باهم در ارتباط هستند و بهنوعی در یک طبقه قرار میگیرند.
حرف آخر
یکی از انتقادات مهمی که به بخش زیادی از هنرمندان فعال در این سبک وارد میشود، تکراری بودن محتوا و فرم آهنگهای آنها در سالهای اخیر است. اغلب این هنرمندان در آثار خود نه تنها از موضوعات تکراری اجتناب نمیکنند، بلکه به ندرت از جهانبینی متفاوتی برای بازخوانی همان موضوعات تکراری استفاده میکنند که یکی از دلایل آن را میتوان استقبال مخاطبان از آثار موفق پیشین و اسقبال دوباره از همان سبک تکراری دانست. این موضوع و درخواست مخاطبان برای بازتولید آهنگ مورد علاقهی خود، بدون هرگونه تفاوتی، سبب میشود که هنرمند از موفقیتش اطمینان داشته باشد و به مرور عنصر خلاقیت از وی سلب میشود. در همین حین، بسیاری نیز به دلیل ترس از انتقاد مخاطبان و عدم استقبال از اثر نو، هیچگاه از منطقهی امن و فرمول برندهای که بهدست آوردهاند، خارج نمیشوند و به مسیر قبلی ادامه میدهند؛ موفقیتی که در طولانیمدت پایدار و مستمر نخواهد بود و بالاخره مخاطب را خسته و آرتیست را مجبور به تغییر میکند. بهزاد لیتو برخلاف اواسط دههی نود که با موفقیت از موج جدیدِ مامبل رپ۱۴Mumble Rap و ترپ۱۵Trap استفاده و آثار محبوبی را منتشر کرد که با آهنگهای قبلیاش تفاوت بسیاری داشتند، چند سالی است که از فرم همیشگی خود خارج نمیشود و تنها به تکرار آثار موفق قبلی میپردازد. در این میان کچیبیتز (خشایار اسآرِ گروه تیکتاک) با بازتعریف برندِ خود در سال ۹۹، روی آوردن به ملودیک ترپ۱۶Melodic Trap و انتشار آلبوم اتصالی، بهطرز موفقیتآمیزی از سبک پیشین خود فاصله گرفت و به محبوبیت ملودیک ترپ در میان مخاطبان کمک بسیاری زیادی کرد و از معدود هنرمندان قدیمیتر رپ فارسی بهحساب میآید که در فرم و محتوای آثار خود نوآوری مناسبی داشتهاند.
تکراری شدن فضای آثار رپ فارسی را دچار روزهای کمفروغی کرد و طرفدارانی که بعضاً مشتاق فعالیت موزیکی در این سبک بودند، به ایجاد فضایی جدیدتر و دور از هر دستهبندی مجبور شدند. این امر با استقبال فوقالعادهی مخاطبان و موفقیت آماری و اقتصادی همراه بود و حتی هنرمندان قدیمیتر را به تغییر و پویایی بیشتر وادار ساخت. این هنرمندان جدید که در حال حاضر بهعنوان پرچمداران جریان اصلی رپ در ایران شناخته میشوند، با برچسبِ نسل چهار، یا به نحو درستتری، «موج جدید رپ فارسی» فعالیت میکنند و سریعاً توانستد با محبوبیتی که در همین مدت کم برای خود کسب کردند، به آرزوی همکاری با الگوهای موسیقایی خود برسند و بعضاً با آنها در یک سطح قرار بگیرند.
درنهایت امید است که با وجود تلاشهای هنری، اقتصادی و تبلیغاتی اخیر در باب هیپ-هاپ فارسی، این جامعه نیز بتواند به جایگاه حقیقیاش در گسترهی موسیقی ایران برسد و بازتعریف آن جان تازهای به کالبد این ژانر موسیقیاییِ مظلوم و محرومِ فارسی بدمد.
آهنگهای مهم و تاثیرگذار جریان اصلی رپ فارسی به انتخاب نگارندهی متن را از لینک اسپاتیفای زیر بشنوید:
https://open.spotify.com/playlist/62okcc8yrMzbX8308mTUmV?si=Hi_-tfRFQqeLWWdXgcY5Cg