نظریه اجتماعی

متأسفم، درمانگر شما نمی‌تواند دوستتان باشد

متأسفم، درمانگر شما نمی‌تواند دوستتان باشد

دکتر سوزان کلود

مترجم: نیلوفر کریمی

«حفظ مرزهای درمانی برای سلامت روان شما حیاتی است. نیرویی قدرتمندتر از اراده آزاد وجود دارد: ناخودآگاه ما. در زیر کت و شلوارها، پشت درهای بسته، همه‌ی ما توسط خواسته‌های یکسانی هدایت می‌شویم. و این آرزوها می‌توانند خام، تاریک و عمیقاً شرم‌آور باشند.»

در این سطرهای آغازین که توسط نائومی واتس در نقش جین هالووی، روان‌درمانگر بی‌هدفِ سریال نتفلیکسیِ کولی۱Gypsy بیان می‌شود، حقیقت بزرگی نهفته است. اما از زبان دکتر هالووی، آنها توجیهی برای نقض مرز‌های نگران‌کننده‌ی او در روابطش با بیماران به‌شمار می‌آیند. برای مثال، دکتر هالووی رابطه‌ی جنسی را با دوست دختر سابق یک بیمار آغاز کرد، به دنبال دختر یک بیمار بود و با او دوست شد و به بیمار اجازه داد در آپارتمان مخفی‌اش در منهتن زندگی کند.

این سریال سوالات جالبی در مورد میزان مشارکت درمانگران در زندگی بیماران خود مطرح می‌کند. مواقعی وجود دارد که تماس خارج از جلسه اجتناب‌ناپذیر است، مانند زمانی که یک درمانگر و بیمار در یک شهر کوچک زندگی می‌کنند.

با این حال، این یک قانون اساسی در روان‌درمانی است که درمانگر مرزهای مناسبی را بین خود و بیمارش حفظ کند. در واقع، روان‌درمانی بدون این محدودیت‌های مرزی که گاهی اوقات به آن چارچوب گفته می‌شود، کارساز نخواهد بود و می‌تواند به‌طور بالقوه مضر باشد. آنها عبارتند از:

  1. عدم تماس فیزیکی با بیمار
  2. عدم ارتباط با بیمار خارج از اتاق مشاوره
  3. درمانگر نباید اقوام نزدیک یا دوستان بیمار را درمان کند.
  4. عدم توصیه عملی به بیمار
  5. عینیت و بی‌طرفی را نسبت به بیمار حفظ کنید و از نگرانی و فکر بیش از حد در مورد بیمار خودداری کنید.
  6. قبل از هرگونه تخطی از قوانین، باید به‌‌دنبال بینش دقیق و نظارت حرفه‌ای باشید.

اگرچه هر تخلفی منجر به فاجعه نمی‌شود، و برخی از انعطاف‌پذیری‌ها ممکن است در شرایط خاص بی‌ضرر یا حتی مناسب باشد، عدم جدی گرفتن احتمال وقوع فاجعه ناشی از هرگونه نقضِ مرز، یک خطای بزرگ است. مشکل اغلب زمانی اتفاق می‌افتد که درمانگر وسوسه می‌شود که فکر کند فراتر از این قوانین است، در معرض وسوسه نیست، یا می‌تواند این موقعیت خاص را مدیریت کند. این زمانی است که مشاوره با سرپرست ممکن است بسیار مفید باشد.

ارتباط درمانی یک رابطه‌ی دوستی نیست زیرا درمانگر و بیمار هیچ رابطه‌ای خارج از اتاق مشاوره ندارند. این بدان معنا نیست که درمانگر هیچ احساسی نسبت به بیمار ندارد. در واقع، بسیاری از بیماران واکنش‌های عاطفی بسیار شدیدی را در درمانگر خود برمی‌انگیزند: واکنش‌های عشق، شهوت، کنجکاوی، حسادت، رقابت و حتی گاهی اوقات تنفر یا نفرت. احساساتی که بیمار نسبت به درمانگر دارد «انتقال»۲transference، و احساساتی که توسط بیمار در درمانگر برانگیخته می‌شود، «انتقال متقابل»۳countertransference نامیده می‌شود.

نائومی واتس در سریال «کولی»

انتقال و انتقال متقابل:

«انتقال» که اولین بار توسط زیگموند فروید شناسایی شد، واکنش فرد به شخص دیگر بر اساس احساسات و الگوهای ارتباطی است که در اوایل کودکی ایجاد شده‌، اغلب نسبت به مراقب، معمولاً نسبت به مادر و پدر. واکنش‌های انتقال به رابطه‌ی درمانی محدود نمی‌شود. درواقع، ما به‌طور ناخودآگاه احساسات ناشی از اولین روابط خود را به بسیاری از روابط بزرگسالان خود منتقل می‌کنیم.

در درمان روانکاوی، انتقال چیزی است که باید بررسی، کاوش و درک شود. درمانگر همچنین احساسات انتقال متقابل خود را به عنوان راهی برای درک تأثیراتی که بیمار بر او می‌گذارد، بررسی و کاوش می‌کند. این بررسی انتقال متقابل به درمانگر بینشی نسبت به بیمار می‌دهد و از او در برابر اقدامات ناخواسته به روش‌هایی که ممکن است در عملکرد او به شیوه‌ای غیر قضاوتی و عینی اختلال ایجاد کند، محافظت می‌کند. زمانی که درمانگر از انتقال متقابل خود بی‌خبر باشد، مشکلات ایجاد می‌شوند.

درمانگرانی که تحت آموزش روانکاوی قرار گرفته‌اند، خودشان به‌طور دقیق تحت روانکاوی قرار گرفته‌اند تا بتوانند از الگو‌های نا‌خود‌آگاه تفکر و رفتار خود که در اوایل زندگی ایجاد شده‌ آگاه شوند. به عنوان یک حرفه‌ای، وقتی دکتر هالووی متوجه شد که بیمارانش چگونه بر او تأثیر می‌گذارند، باید به‌دنبال مشاوره می‌رفت و احتمالاً دوباره به تجزیه و تحلیل بر‌می‌گشت.

 

به‌عمل‌آوری۴enactment چیست؟

ادگار لونسون، روانکاو برجسته، خاطرنشان می‌کند که درمان واقعاً زمانی آغاز می‌شود که درمانگر تشخیص دهد که انواع تعاملاتی که بیمار با افراد دیگر توصیف می‌کند، در اتاق مشاوره بین بیمار و درمانگر شروع شده‌است. به این موقعیت‌ها «به‌عمل‌آوری» گفته می‌شود.

به عنوان مثال، در جلسات سارا اغلب بر تعاملات ناخوشایند خود با دوستان و خانواده تمرکز می‌کرد. او شکایت کرد که از آنها ناامید و خسته شده‌اند و نمی‌خواهند به مشکلاتش گوش دهند. در نقطه‌ای خاص، او با لحنی پریشان شروع به درخواست از درمانگر خود کرد: «چه کار کنم؟ فقط بگو چکار کنم!» درمانگر، بر خلاف قضاوت بهتر خود، احساس کرد که مجبور است به سارا توصیه کند، کاری که او از انجام آن با سایر بیماران خودداری کرد. سارا هرگز به توصیه‌ها عمل نکرد و درمانگر به این نتیجه رسید که چقدر نسبت به او احساس ناامیدی و خستگی می‌کند.

سم، مرد جوان جذاب و خوش‌تیپ، به دنبال درمان رفت، زیرا نتوانسته بود رابطه‌ای عاشقانه برقرار کند. او از خواستگاری‌های پیاپی خود با زنان متعددی گزارش می‌داد که به ناچار منجر به یافتن نقصی در زن و سپس از دست دادن علاقه‌ی او شد. درمانگر مشتاقانه منتظر جلسات با این بیمار بود، تا حدی به این دلیل که او بسیار خوشایند و قابل تمجید بود. وقتی فهمید که در مورد او فانتزی‌های عاشقانه دارد، متوجه شد که درگیر اجراهای اغواگرایانه‌اش شده و می‌دانست که این به کجا خواهد کشید.

توانایی تشخیص و بررسی وجود مصوبه مستلزم آن است که درمانگر چارچوب را حفظ کند و مرزهای مشخصی را با بیمار نگه دارد. با سارا، درمانگر متوجه شد که او و سارا همان مشکلی را که در مورد آن بحث می‌کردند، به نمایش می‌گذارند. هنگامی که درمانگر متوجه این موضوع شد، توانست از مشاوره دادن عقب‌نشینی کند و با سارا، پایه‌های الگوی ناامیدکننده‌اش را مطالبه و بعد از رد آن، بررسی کند.

درمورد سم، درمانگر متوجه شد که او و سم الگوی اغواگری‌اش را اجرا می‌کنند. سپس توانست بر روی کشف دلایل این رفتار و اینکه چگونه در توسعه‌ی روابط عاشقانه او با زنان تداخل دارد، تمرکز کند.

رابطه‌ی درمانی باید احساسات مستحکم که برای درمان مؤثر حیاتی است را هم در درمانگر و هم در بیمار برانگیزد. اما این احساسات تنها در صورتی می‌توانند به صورت درمانی مورد استفاده قرار گیرند که کشف و درک شوند، اما براساس آنها عمل نشود. قوانین چارچوب، که از نقض مرزها جلوگیری می‌کند، برای موفقیت درمانی بسیار مهم هستند. و به همین دلیل است که درمانگر شما نمی‌تواند و نباید دوستتان باشد.

زیگموند فروید

این متن ترجمه‌ای بود از مقاله‌ی Sorry, Your Therapist Can Not Be Your Friend به قلم Susan Kolod که در سایت Susan Kolod Phd منتشر شده است. 

About Author

بازگشت به لیست

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *