کندریک لامار و زبان قدرت در برخوردهای بالینی
بنجامین اولدفیلد
مترجم: سپهر مقصودی
اهمیت هنر برای پزشکی و آموزش پزشکی نظر بسیاری از افراد را جلب میکند و اغلب به شکل «در قفسهی کتاب دکتر چیست؟» خودش را بروز میدهد (۱،۲). ما به هنرهایی که برای بیماران اهمیت دارد، هنرهایی که آنها به اشتراک میگذارند و نحوهی صحبت آنها دربارهشان و «کتابخانههایی» که در طول زمان و در نتیجهی آن جمعآوری میشوند، توجه کمتری میورزیم. هنگام کار با بیماران نوجوان در کلینیک شهری و انجمنمحور، این موضوعی است که من در تلاش برای پر کردن شکافهای سنی، طبقاتی و تجربیات نژادپرستی، آن را امری مهم تلقی میکنم.
این کار با نوجوانی رواقی شروع شد، اخیراً به او پیشنهاد شده بود که در تیم دانشگاهی دبیرستانش حضور داشته باشد و برای امضای فرم مشارکت ورزشی برنامهریزی کرده بودند. زبان بدنش به وضوح نشان میداد که او نسبت به من و نقش من بهعنوان پزشک اطفال بیتفاوت است. با گوش دادن به موسیقی، گوشهایش او را محکم کرده و من را نیز کوک میکرد و نگاه خیرهاش به پایین نشان میداد که نمیتوانم با هر آهنگی که در آن بود رقابت کنم. او در پاسخ به سؤالاتی در مورد خانواده، مدرسه و رویاهای خود برای آینده، پاسخهایی یک کلمهای ارائه کرد و یکی از هدفونهایش، اما نه هر دو، را برداشت. من توسط نبضش قلعوقمع شده بودم.
با خم شدن به جلو گفتم: «چی گوش میدی؟» و برای اولین بار به بالا نگاه کرد، گفت: «کندریک.» این اتفاق در سال ۲۰۱۵ افتاده بود و کندریک لامار، هنرمند هیپهاپ، اخیرا آلبوم خود را به نام «جاکشی پروانه»، که برندهی گرمی شد، را منتشر کرده بود. من آهنگهای موفق لامار را از رادیو شنیده بودم و در مورد تأثیر آلبوم خوانده بودم: آهنگ «بسیار خوب»۱Alright سرود جنبش «زندگی سیاهپوستان مهم است»۲Black Lives Matters بود، و دیگری، «یک دلار چقدر ارزش دارد؟»۳How Much a Dollar Cost آهنگ مورد علاقهی باراک اوباما در سال ۲۰۱۵ بود. وقتی از او پرسیدم که به کدام آلبوم لامار گوش میدهد، نخستین جملهی کامل خود را گفت: «کندریک رو میشناسی؟»
زمانی که مکالمه به سمت آهنگهای خاصی پیش رفت، او فعالتر شد. در مورد سومین تکآهنگ آلبوم «جاکشی پروانه»۴To Pimp a Butterfly، «شاه کونتا»۵King Kunta صحبت کرد، که لامار با استفاده از داستانِ «کونتا کینته»، قهرمان بردهشده در سریال ریشهها اثر الکس هیلی: حماسهی خانوادهای آمریکایی Alex Haley’s Roots: The Saga of» «an American Family تجربهی متضاد خود از رسیدن به قدرت هیپهاپ را ترسیم میکند.
ما در مورد مزایا و معایب ستارهی هیپهاپ بودن صحبت کردیم، و همچنین تنشی که لامار در طول آلبوم با آن دستوپنجه نرم میکند. لامار در آهنگش میگوید، «وقتی یمها رو گرفتین»، این کار چندان ساده نیست، و از یم (کلمهای در معنای لغوی به معنای سیبزمینی، و در معنای عام نمادی برای قدرت و ارزش خاص) بهعنوان نمادی از ثروت و نفوذ در جامعهی ایگبوی چینوا آچهبه۶Igbo society of Chinua Achebe’s Things Fall Apart یاد میکند. (۴) لامار توضیح میدهد: «یم۷yam همون قدرتیه که هست»، و سپس آن را مشکلسازی میکند: «یمی که از ریچارد پریور۸Richard Pryor خارج شده، بیل کلینتون رو با خواستههاش گول زده» اثر هنری بصری آلبوم (عکس روی جلد آلبوم)، گروهی از مردان و کودکان آفریقایی آمریکایی از جامعهی لامار در کامپتونِ لسآنجلس را نشان میدهد که در حال جشن گرفتن با دستههای پول و الکل خوردن بر روی بدن یک قاضی سفیدپوست در مقابل کاخ سفید هستند و تضاد بصری بین ساختارهای قدرت را نمایان میسازد.
بحث ما در مورد تضادهای شخصی و ساختاری بیانشده در «شاه کونتا»، دوگانگی بیمار من در مورد رفتارهای مخاطرهآمیزی که باید برای جلب احترام در محله خود اتخاذ کند را نشان داد. او در مورد جنگها و پیروزیهایش در سلسلهمراتب اجتماعی تحمیلشده توسط مدرسه، خانواده و نیروی انتظامی به من گفت، عوامل تعیینکننده سلامت و رفاه او که شاید در غیر این صورت هرگز در موردشان صحبت نمیکردیم یا خطراتی که با آنها روبهرو میشود (در نهایت او را به برنامهی پیشگیری از خشونت بعد از مدرسه ارجاع دادم).
موسیقی هیپهاپ ممکن است از نظر بالینی بی ربط و برای پزشکان بیگانه باشد. این موسیقی سابقهی چندین دهه اتهام به خشونت، استفاده به عنوان مدرکی برای اتهامات جنایی در دادگاه و تلاش برای سانسور دارد. (۵،۶،۷) رپ از محدوده هنر یا فرهنگ خارج است که بسیاری از پزشکان از آن لذت میبرند. پییر بوردیو۹Pierre Bourdieu، جامعهشناس فرانسوی، دلیلی در کتاب خود «تمایز: نقد اجتماعی قضاوت سلیقه»۱۰Distinction: A Social Critique of the Judgement of Taste، دربارهی این موضوع ارائه میدهد که سالها دادههای تجربی جمعآوریشده از مردمی از تمام اقشار اجتماعی را برای نمایش راههایی که ذائقهی هنری با معیارهای طبقه همبستگی دارد، تحلیل کرده است. (۸) پزشکی سازمانیافته فرقی نمیکند و تنوع هنرهایی که پزشکان آنها را محرک، مهم یا برای پرورش شفقت یا همدلی لازم میدانند، بهطرزی ناگزیر منعکسکنندهی تنوع نیروی کار پزشک است. حتی زمانی که ادبیات و هنر را میخوانیم، میبینیم و بحث میکنیم تا تجربیات بیماری را بهتر درک کنیم و تفاوتها را در آغوش بگیریم، ما این کار را برای زیرمجموعهای از بیماران انجام میدهیم که سلیقهها و طبقات اجتماعیشان با سلیقهی خودمان هماهنگ است. باز کردن ذهن خود به روی هنرها و کتابخانههای مهم برای بیماران ما، گامی به سوی نوسازی امر مراقبت از بیمار است.
لامار در آهنگ «یک دلار چقدر ارزش دارد» که راوی آن میگوید در آفریقای جنوبی، «مردی بیخانمان با چهرهای نیمه برنزه، ازم یه دلار خواست» به این موضوع میپردازد که در آفریقای جنوبی، به گمان او، یک دلار برای خرید کراک خرج خواهد شد. راوی مقاومت میکند و گدا اصرار میکند و در چرخشی غافلگیرکننده در پایان، گدا خود را به شکل خدا در میآورد و راوی را بهخاطر خساست خود سرزنش میکند. نکتهی مهم این است که پیام نامشخص است. صدای اول شخص در پایان را نمیتوان بهطور قطعی به گدا و راوی اختصاص داد: آیا گدا واقعاً خداست، یا راوی در برخوردی میانهرو با گدا، خداست؟ در فضاهای بالینی خود، معمولاً چه کسی را بهسبب ارتباطات نادرست، اختلاف قدرت و فرصتهای ازدسترفتهی بین بیمار و پزشک مقصر میدانیم؟ یک پاسخ واقعی مستلزم آن است که ما در مورد مهارتهای حرفهای خود، «قدرت موجود» در اتاق معاینه فکر کنیم، و تلاشهای آگاهانه و گاه ناراحتکننده برای به اشتراکگذاری آن قدرت با بیمارانمان را انجام دهیم. جاکشی پروانهی لامار درس بزرگتری ارائه میدهد، نوعی نقشهی راه در مورد قرارگیری در موقعیتهای قدرتمند و در عین حال، مرتبط و یکپارچه ماندن در جوامعی که فرد با آنها سروکار دارد؛ که وظیفهای کلیدی برای مراقبتِ بیمارمحور است.
بیمار من از آن زمان، با بورسیهی ورزشی به کالج رفته و من از داستان موفقیت او در بحث با بیماران نوجوان نمونه میآورم تا پایهای را برای آنها فراهم سازم تا بتوانند از آن استفاده کنند. سابقهای که ممکن است آنها را تشویق کند تا در مورد برنامههای خود فکر کنند. لامار نیز ادامه داده است. آلبوم بعدی او در سال ۲۰۱۷، «لعنت»، در اولین ماه خود به گواهی پلاتینیوم دست یافت و در سال ۲۰۱۸، برندهی ۷ جایزهی گرمی شد. شعرهای آلبوم نیز مانند هنر جلد آن، درونگراتر است. اندکی پس از انتشارش، این هنرمند در مصاحبهای تأملبرانگیز کرد که قطعهی مربوطه، این ایده را مطرح میکند که «من نمیتوانم دنیا را تغییر دهم تا زمانی که خود را تغییر دهم» (۹).
«داکوُرث»۱۱DUCKWORTH آخرین آهنگ آلبوم، داستان آنتونی، مرد جوانی را روایت میکند که بهخاطر سابقهی جناییاش شناخته میشود، و به سرقت مسلحانهی مرغ سوخاری از فستفود محلی خود فکر میکند. مردی که در آنجا کار میکند داکی نام دارد که بعداً متوجه شدیم که او کنی داکوُرث، پدر لامار است. داکی، دو بیسکویت اضافی به او پیشنهاد میکند و لامار ارتباط ضمنی ایجادشده بین دو مرد جوان را بر اساس این رفتار متمدنانه عنوان میکند: «توجه کنین، یه تصمیم زندگی هر دو رو تغییر داد، نفرین، کارمای آشکار و خوب رو برگردونین، و به شما میگم چرا، شما دو غریبه رو میگیرین و اونا رو در شرایطی تصادفی قرار میدین، بهشون روح میبخشین؛ پس آنها میتونن انتخابهای خودشون رو انجام بدن و باهاش زندگی کنن.»
تأثیر این تصمیم بر زندگی خود هنرمند، آهنگ را خاتمه میدهد و آلبوم را به پایان میرساند: «چون اگه آنتونی داکی رو میکشت، [آنتونی] میتانست در خدمت زندگی باشه. درحالیکه من بدون پدر بزرگ میشدم و در درگیری با اسلحه میمیرم». «داکوُرث» به اهمیت حمایت و انتخابهای خوبی که افراد ممکن است انجام دهند، اشاره میکند، اگر «به آنها روح دهید». این موضوع با کسانی که در اتاق معاینه هستند و در مسیر پرخطر دوران نوجوانی حرکت میکنند، جایی که بسیاری از جوانان، احساس تضاد و ناتوانی را تجربه میکنند و گویی تصمیماتشان اهمیتی ندارد، پیوند میخورد.
از زمان انتشار «لعنت»، ذکر لامار در اتاق معاینه افزایش یافته است، زیرا همچنان در بخش تاریخ اجتماعی ملاقاتها، از بیمارانم میپرسم که به چه چیزی گوش میدهند. ما از آهنگهایی مانند «شاه کونتا» و «داکوُرث» و داستان خود بیمارم بهعنوان ماده آغازین برای گفتگو دربارهی راههای ایجاد عاملیت بر زندگی خود و چالشهای انجام این کار استفاده میکنیم. همانطور که در مورد نیازها و داراییهای آنها بیشتر میآموزم و در اشکال روایی که استفاده میکنند باسوادتر می شوم، آنها میآموزند که در گفتوگو با پزشک خود عاملیت دارند. این یک نوع سواد سلامت متقابل است.
در کتابخانههای بیماران شما چیست؟
این متن ترجمهای بود از مقالهی When You Got Yams نوشتهی James J. Oldfield که در The Journal of the American Medical Association منتشر شده است.
منابع:
- Coulehan J. What’s in your library? JAMA. 2016;316(13):1340-1341.
- Marchalink D. Reading novels at medical school. https://well.blogs.nytimes.com /2016/06/23/reading-novels-at-medical-school/. Accessed March 21, 2018.
- Coscarelli J. Kendrick Lamar on the Grammys, Black Lives Matter, and his big 2015. https://www.nytimes.com/2016/01/03/arts/music/kendrick-lamar-on-a-year -of-knowing-what-matters.html. Accessed March 21, 2018.
- Achebe C. Things Fall Apart. New York, NY: McDowell; 1959.
- Samuels D. The rap on rap. https://newrepublic.com/article/120894/david -samuels-rap-rap-1991. Accessed March 21, 2018.
- Kubrin CE, Nielson E. Rap on trial. Race Justice. 2014;4(3):185-211.
- Chang J. Can’t Stop Won’t Stop. New York, NY: St Martin’s Press; 2005.
- Bourdieu P. Distinction. Cambridge, MA: Harvard University Press; 1984.
- Lowe Z. Zane Lowe and Kendrick Lamar. https://itunes.apple.com/us/post/sa .193137a0-2629-11e7-bb2e-fa528de050a0. Accessed March 21, 2018.
Thanks!