روانشناسیِ کنشگری آنلاین و جنبشهای اجتماعی: روابط بین کنش جمعی آنلاین و آفلاین
هِدی گِرِیدانوس، کارلوس دِ ماتوس فرناندز، فلیستی ترنر-توینکلس، علی هُنَری، کارلا اِی راس، هانا روزِنبوش، تام پُستمِس
مترجم: زینب غفاری
ما کنشگری آنلاین و روابط آن را با کنش جمعی آفلاین بررسی خواهیم کرد. رسانههای اجتماعی کنشگری آنلاین را تسهیل میکنند، بهویژه با مستندسازی و گردآوری تجربیات فردی، ایجاد جامعه، شکلگیری هنجارها و توسعهی واقعیتهای مشترک. در تئوری، کنشگری آنلاین میتواند مانع اعتراضات آفلاین شود، اما شواهد تجربی برای مبارزهی «زیر لحافی»۱slacktivism متفاوت است. در برخی زمینهها، کنشگری آنلاین و آفلاین ممکن است نامرتبط باشند، زیرا افراد به صورت آنلاین در مقایسه با آفلاین متفاوت عمل میکنند، یا به این دلیل که افراد اقدامات خود را به یک دامنه محدود میکنند. با این حال، بیشتر شواهد تجربی نشان میدهند که کنشگریهای آنلاین و آفلاین به طور مثبتی مرتبط و در هم تنیدهاند (دوگانهانگاری دیجیتالی وجود ندارد)، زیرا پستهای رسانههای اجتماعی میتوانند دیگران را برای اعتراض آفلاین بسیج کنند. با وجود این رابطهی مثبت، اینترنت همچنین نمایان شدنِ کنشگری را افزایش میدهد و بنابراین سرکوب را در زمینههای سرکوبگر تسهیل میکند.
مردم اغلب وقتی به کنشگری فکر میکنند، رفتارهای تودهای مانند تظاهرات و کنشگریهای مخرب (محاصره، شورش) به ذهنشان خطور میکند. این مسئله به شدت با کنشگری آنلاین افراد متحد در جهانبینی خود و در عین حال، پراکنده در زمان و/یا مکان در تضاد است. این مقاله، دربارهی نقشِ کنشگری آنلاین در فهرست مجادلات آنلاین پژوهش میکند.
ما در ابتدا بهطور مختصر کنش جمعی که بصورت آنلاین انجام میشود را مرور خواهیم کرد. بسیاری از مطالعات در مورد کنشگری آنلاین نیز روابط آن را با اعتراض آفلاین در نظر میگیرند. ما شواهدی برای روابط منفی، ناسازگار و مثبت بین اقدامات آنلاین و آفلاین و نتایج آنها را مورد بحث قرار میدهیم. ما با در نظر گرفتن اعتراض در زمینههای سرکوبگرانه و گفتوگو، از جمله جهتگیری برای تحقیقات آینده به پایان خواهیم رساند.
کنشگری آنلاین
کنشگری آنلاین اشکال مختلفی دارد، از نمایش نمادین موضع فرد در مورد یک موضوع سیاسیشده (مثلاً تغییر تصویر پروفایل رسانه اجتماعی) گرفته، تا تعامل پیچیده (مثلاً نویسندگی). رسانههای اجتماعی به سه روش کلیدی کنشگری آنلاین را تسهیل میکنند. اول، آنها به افراد اجازه میدهند تجربیات و نظرات خود را بیان کرده و آنها را به علل جمعی مرتبط کنند (به جنبش # metoo مراجعه کنید). دوم، آنها به اعضای جامعهی آنلاین اجازه خواهند داد تا پشتیبانی ارائه دهند، کنشگریها را سازماندهی کنند و پاسخهای منفی به کنشگریهای خود را به چالش بکشند. یکی از مثالها «دژیلانتیسم»۲digilantism است که در آن تخطی از هنجارها (مثلاً زنستیزی) آشکار شده و علناً مورد تأیید قرار میگیرد. در درون گروهها، این رویکرد میتواند آگاهی را افزایش داده و میل به کنشگری را تقویت کند.
با این وجود، جنبههای منفی مشابهی با هوشیاری دارد و میتواند واکنش متقابلِ بینگروهی را ایجاد کند. سوم، رسانههای اجتماعی به مردم اجازه میدهند تا دیگران را خارج از جامعهی آنلاین خود درگیر کنند تا به طور جمعی دربارهی واقعیتهای مشترک جدید مذاکره کنند و آنها را گسترش دهند. این میتواند جوامع را تقویت کند، همانطور که در پستهای زنانهی #آزادی_پستان۳#freethenipple نشان داده میشود تا نمایشهای غیرجنسی سینهها را عادی کرده و بدن زن را بازیابند. در مجموع، سه نوع ارتباط از طریق رسانههای اجتماعی میتواند کنشگریگرایی را تقویت کند: ارتباط دیدگاههای فردی با اهداف فعال، سازماندهی جوامع فعال، و مذاکره دربارهی واقعیتهای مشترک با افراد خارجی.
روابط بین کنش آنلاین و آفلاین
شکلگیری جوامع فعال آنلاین به ندرت منزوی میشود: آنلاین و آفلاین معمولاً کاملاً یکپارچه هستند. در واقع، کنشگری آنلاین اعتراض آفلاین را با تبلیغات و سازماندهی آن تسهیل میکند. به طور فزایندهای، این بدان معنی است که اعتراضات تودهای میتوانند بدون ساختارهای رسمی (مانند اتحادیههای کارگری) رخ دهند. برخی پیشنهاد میکنند که ما شاهد تولد شکل کاملاً جدیدی از کنش پیوندی هستیم: بسیجِ از پایین به بالا که زمانی رخ میدهد که فراخوانهای اقدام از طریق شبکههای شخصیِ به هم پیوسته سرازیر میشود.
البته، رسانههای اجتماعی بهطور گستردهای دامنهی اعتراضات را افزایش میدهند. قبل از قرن نوزدهم، اینها احتمالاً غالب بودند، و مطالعات در مورد شورشها و شورشهای غذایی در طول اصلاحات نشان میدهد که ارتباطات روز (پمپولتها، اجتماعات میدان شهر، شایعات) در پویایی گروهی، مشابه به آنچه که امروزه توسط رسانههای اجتماعی انجام میشود، نقش داشتند. با وجود این کارکردهای ارتباطی مشابه، مقالات دیدگاهی ترکیبی در مورد پیوندهای بین کنش آنلاین و آفلاین ارائه میدهد – به ترتیب از یک رابطهی منفی، بدون ابهام یا مثبت بین کنشگری آنلاین و آفلاین حمایت میکند. اکنون در مورد اساس تجربی این سه دیدگاه بحث خواهیم کرد.
رابطهی منفی: فرضیه مبادله۴the trade-off hypothesis
این دیدگاه بهویژه در زمانی که کنشگریهای آنلاین امری ناآشنا بودند، بهعنوان «مبارزهی زیرلحافی» که ظاهراً بدون تلاش، غیرمولد بود و مانع اعتراض آفلاینِ کارآمدتر و مؤثرتر میشد، رد شد (این دومی اساساً یک فرضیه مبادلهای است). به طور فزایندهای، این استدلال غیر سادهانگارانه تلقی میشود. چندین عامل تعدیل میکنند که آیا کنشگری آنلاین و آفلاین رابطه منفی دارد. به عنوان مثال، اگر فعالان اقدامات خود را مؤثر بدانند، کنشگری آنلاین مانع از اعتراض آفلاین نمیشود. تعدیلکنندگان دیگر عبارتند از سن (برای کاربران مسنتر تعامل آنلاین کافی نیست) و ناهمگونی شبکه (همگونی باعث افزایش انتقال بین کنشگری آنلاین و آفلاین از طریق حمایت اجتماعی میشود). علاوه بر این، اقدامات آنلاین پر تلاش (تولید کلیپهای ویدئویی، مدیریت رویدادها) به اقدامات آفلاین تبدیل میشوند.
مکانیسمهای دیگر نیز میتوانند باعث ایجاد روابط منفی بین آشکار شدن کنش جمعی آنلاین و آفلاین شوند. به عنوان مثال، فعالان میتوانند به صورت آنلاین خود را از شورشهای آفلاین دور کنند و نشان دهند که چگونه کنشهایآنلاین و آفلاین ممکن است با پرهیز از حوزهی دیگر، به یکدیگر واکنش نشان دهند. از طرف دیگر، کنشگریهای آنلاین و آفلاین میتوانند در طول مراحل اقدام مکمل همدیگر باشند: برنامهریزی و بسیج، گزارشدهی و چارچوببندی همزمان، و اقدامات «بازبینی» پس از گفتوگو و از کار انداختن نیرو (رفع بسیج عمومی). برای جمعبندی، چند مطالعه مجزا نشان میدهد که کنشگری آنلاین گاهی اوقات جایگزین کنشگری آفلاین میشود، اما به نظر میرسد که این نادر است. این رابطه پیچیدهتر از آن چیزی است که فرضیهی مبادله نشان میدهد.
رابطهی ناسازگار: شکاف دیجیتالی، اتاقهای پژواک، و دوگانگی دیجیتال
سایر منابع نشان میدهند که در برخی زمینهها، اعتراضات آنلاین و آفلاین نه ارتباط منفی دارند و نه ارتباط مثبت. سه فرآیند میتوانند این یافته را توضیح دهند: (۱) شکافهای دیجیتالی۵digital divide، (۲) مارپیچ سکوت۶spiral of silence و اثرات اتاق پژواک۷echo chambers، و (۳) دوگانگی دیجیتالی۸digital dualism. افرادی که به صورت آنلاین کنشگری میکنند، ممکن است با افرادی که به صورت آفلاین کنشگری میکنند، تفاوت داشته باشند، و این شکافی دیجیتالی است. به عنوان مثال، افراد طبقهی کارگر از نظر سیاسی کمتر در فضای آنلاین فعال هستند، زیرا آنها احساس میکنند که از فناوری، اطلاعات کمتری دارند. علاوه بر این، برخی شواهد نشان میدهد که افراد جوانتر بیشتر به صورت آنلاین و مردان مسنتر بیشتر در حالت آفلاین کنشگری میکنند. این موضوع با یافتههایی که نشان میدهد شکاف دیجیتالی نقشی در امضای دادخواست آنلاین ندارد، در تضاد است. تلاش مورد نیاز برای اقدامات ممکن است نقش تعدیلکننده داشته باشد. دوم، روابط بین کنشگری آنلاین و آفلاین غیرقابل اعتماد میشود، اگر فرآیندهایی که کنشگری را تشویق یا کاهش میدهند، به طور آنلاین در مقایسه با آفلاین تکامل یابند. یکی از این فرآیندها، مارپیچ سکوت است: مردم نظراتی را که انتظار دارند غیرمحبوب باشند، سانسور میکنند. اما شواهد متاتحلیلی نشان میدهد که مارپیچ سکوت به صورت آنلاین و آفلاین قوی است. همچنین، جداسازی خود در شبکههای همفکر ظاهراً باعث میشود که کنشگری آنلاین متفاوت باشد. ویژگیهای رسانههای اجتماعی (به عنوان مثال سهولت ارتباط با دیگران) اتاقهای پژواک را تسهیل میکند، که در آن واقعیتهای مشترک تکرار شده و از نظر اجتماعی تأیید میشوند، و شکلگیری تکفرهنگها را تشویق میکنند. اشتراک ادراکشدهی حاصل میتواند جهانبینی مردم را تقویت کند، اما در این مقالات معلوم نیست که آیا این مشکلِ آنلاین بزرگتر از نمونهی آفلاینش است یا خیر، و علاوه بر این، شواهد نشان میدهد که ناهمگونی نظرات (برعکس اتاقهای پژواک) نیز میتواند به اقدامات جمعی دامن بزند. سوم، دوگانهانگاری دیجیتال نشان میدهد که افراد شخصیتهای متفاوتی را به صورت آنلاین در مقابل آفلاین به نمایش میگذارند. محیطهای آنلاینِ نسبتاً ناشناس افراد را از نگرانیها برای ارزیابی مثبت و در نتیجه محدودیتهای اجتماعی برای رفتارشان رها میکند. این ممکن است کنشگری آنلاین را بدون ترس از پیامدهای اجتماعی تسهیل کند. عدم بازداری آنلاین بهویژه در صورتی محتمل میشود که افراد قدرت خودکنترلگری نداشته باشند، دلبستگی اجتنابی یا اضطرابی۹avoidant or anxious attachment کمی داشته باشند ، یا از پریشانی روانی۱۰psychological distress رنج ببرند. یک تصور نادرست مداوم در مورد ناشناس بودن (نسبیِ) آنلاین این است که وقتی افراد احساس میکنند از نظر فردی کمتر قابل شناسایی هستند، فردیتزدایی میشوند و از این رو، کمتر به تمام هنجارهای اجتماعی پاسخ میدهند. درعوض، ناشناس ماندن برای افراد خارجی به افراد قدرت میدهد تا با هنجارهای گروه خودی خود سازگارتر رفتار کنند.
به این معنا که اعضای جامعه آنلاین مستعار تنها در صورتی بیشتر به شورش میپردازند که جامعه متشکل از فعالان خشونتآمیز باشد، اما رفتار بی نظم، اگر جامعهی آنها متشکل از صلح طلبان باشد، کمتر محتمل است. بنابراین، کنشگری آنلاین بهطور بالقوه از کنشگری آفلاین جدا میشود، اما ماهیت دقیق این واگرایی وابسته به زمینه (بافت) است.
رابطهی مثبت: ثبات درونفردی و تحرک بینفردی
شواهد فراوانی از روابط مثبت بین کنشگری آنلاین و آفلاین حمایت میکند. مشارکت در کنشگریهای آنلاین میتواند افراد را به اعتراض آفلاین نیز تحریک کند – یک نتیجهی درونشخصی. اقدامات آنلاین کوچک باعث میشود افراد به اقدامات آفلاین پرهزینهتر وارد شوند (اگرچه این تکنیک قدم اول را برداشتن ممکن است، ممکن است به خصوص برای جنبشهای غیرانتفاعی نتیجه معکوس داشته باشد) علاوه بر این تکنیک انطباق، مکانیسمهای روانشناختی دیگری ممکن است نقش داشته باشند. به عنوان مثال، رسانههای اجتماعی ممکن است با تسهیل شکلگیری هویت اجتماعی، انتقال از کنشگری آنلاین به کنشگری آفلاین را تشویق کنند – البته شواهد متاتحلیلی اخیر مختلط است. بنابراین کنشگری آنلاین ممکن است پیششرطهای روانی را برای جسارتبخشی به افراد برای پذیرش اعتراضِ آفلاینِ سنگینتر را پرورش دهد. این پیششرطها شامل هویتهای اجتماعی محکم و خشکمغز است که با همسویی منافع آنلاین و آفلاین، اخلاق، همبستگی یا باور مشترک در مورد موضوع مورد نظر، خودکارآمدی و بیانصافی مشخص میشود. علاوه بر چنین اثرات دروازهای از کنش آنلاین به کنش آفلاین، ممکن است عکس آن نیز رخ دهد؛ زمانی که کنش آفلاین به حوزهی آنلاین سرازیر میشود. و در نهایت، سازگاری بین کنشگریهای آنلاین و آفلاین ممکن است ناشی از درهمتنیدگی زندگیهای آنلاین و آفلاین باشد (به عنوان مثال ادغام تیندر در زندگی افراد). بنابراین، به نظر میرسد کنشگری آنلاین و آفلاین به شدت به افراد مرتبط است. ( استدلال علیه دوگانگی دیجیتال)
از طرف دیگر، تأثیرات بینفردی زمانی رخ میدهد که افراد هماهنگ شده، جذب میشوند، هویتهای اجتماعی و واقعیتهای مشترک را ایجاد میکنند، و اطلاعات آنلاین را قبل، در طول و بعد از ظهور اولیهی جنبشها به اشتراک میگذارند. در واقع، رسانههای اجتماعی و کنشگریهای آنلاین به عنوان ابزاری (البته بدون موانع) در بسیج شرکتکنندگان جدید برای کنش آفلاین معرفی شدهاند. هم سازگاری درونفردی و هم بینفردی بین کنشگری آنلاین و آفلاین، تصویری کلی از کنش جمعی را بهعنوان ارتباط مثبت در این دو حوزه ترسیم میکند.
اینترنت به عنوان فناوری برای دموکراسیسازی یا سرکوب
بیشتر تحقیقات در مورد روابط بین کنشگری آنلاین و آفلاین مربوط به دموکراسیهای غربی است. معدود مطالعاتی که زمینههای غیر دموکراتیک و سرکوبگر را تحلیل میکنند، عمدتاً بر تحلیلهای بینکشوری در سطح کلان در مورد چگونگی تأثیر دسترسی یا استفاده از اینترنت بر اعتراضات متمرکز هستند. اینترنت عملکردی دو وجهی دارد، به عنوان فناوری رهایی بخش حمایت از کنشگری یا فناوری کنترل سرکوبگر. اقدامات آنلاین میتوانند تحت نظارت افقی قرار گیرند (کنترل اجتماعی در بین شهروندان، دیجیلانتیسم) رژیمهای سرکوبگر همچنین میتوانند از اینترنت برای نظارت عمودی، کنترل شهروندان و سرکوب اعتراضاتی که قدرت آنها را تهدید میکند، استفاده کنند. اگرچه اینترنت ممکن است از کنشگری آنلاین و گسترش آن به اعتراض آفلاین حمایت کند، اما چنین افزایشی در اعتراض (آنلاین و آفلاین) میتواند سرکوب را نیز تقویت کند. بنابراین، در سطح کلان، کنشگری آنلاین ممکن است ابتدا کنشگری آفلاین را در مقابله با رژیمهای سرکوبگر تحریک کند، درحالیکه این رابطه متعاقباً با واکنش رژیمها به این اقدامات پیچیده میشود. تحلیلهای سطح خرد عمدتاً به دلیل فقدان دادههای سطح خرد در مورد کنشگری در زمینههای قدرت سرکوبگر در این موضوعات نادر هستند، حمایت در سطح خردِ اضافی برای روابط مثبت بین کنشگریهای آنلاین و آفلاین از یک نظرسنجی بینالمللی در کشورهای با اکثریت مسلمان در حوالی بهار عربی میآید. قابل توجه است که استفادهی عمومی افراد از اینترنت با اعتراض آفلاین ارتباطی نداشت. در مجموع، آنچه مردم به صورت آنلاین انجام میدهند، مهمتر از دسترسی صرف به اینترنت در رابطه بین کنشگری آنلاین و آفلاین است.
بحث و نتیجهگیری
ما کنشگری آنلاین و رابطهی آن با اعتراض آفلاین را بررسی کردهایم. برای جمعبندی، چندین ویژگی رسانههای اجتماعی کنشگری آنلاین را تسهیل میکنند: به ویژه نقش آن در مستندسازی و گردآوری تجربیات فردی، در ساخت جامعه و شکلگیری هنجارها، و در توسعه واقعیتهای اجتماعی مشترک است. شواهد تجربی متفاوتی وجود دارد که نشان میدهد اعتراض آنلاین از اعتراضات آفلاین جلوگیری میکند، که منجر به سستیگرایی ناکارآمد میشود. شواهد دیگر نشان میدهد که در برخی موارد، کنشهای آنلاین و آفلاین نسبتاً غیرمرتبط هستند، زیرا افراد بهطور متفاوت در فضای آنلاین و در مقابل آفلاین عمل میکنند (اثر درونفردی) یا به این دلیل که افراد مختلف در کنشگری آنلاین در مقابل کنشگری آفلاین (اثر بینفردی) عمل میکنند. به طور کلی، شواهد در حال حاضر نشان میدهد که در بسیاری از موارد، کنشگری آنلاین و آفلاین با هم همبستگی دارند، یا به این دلیل که رفتارهای آنلاین و آفلاین افراد درهم تنیده است، یا به این دلیل که کنشگری آنلاین یک فرد میتواند دیگران را برای اعتراض آفلاین بسیج کند. در زمینههای مربوط به سرکوبگر، تحلیلهای سطح کلان نشان میدهد که اینترنت میتواند کنشگری و انقلاب را تحریک کند، اما سرکوبِ از بالا به پایین را نیز تسهیل خواهد کرد. شواهد سطح خرد از رابطهی مثبت بین کنشگری آنلاین و اعتراض آفلاین در میان شهروندان تحت رژیمهای سرکوبگر حمایت میکند. این یافتهها در کنار هم، راههای ارزشمندی را برای تحقیقات در زمینه سوخترسانی فراهم میکند.تحقیقات بیشتری در مورد پدیدههای کمتر مطالعهشده، مانند ارتباطات محدود و سرکوب مورد نیاز است. تحقیقات آینده همچنین میتواند با بررسی تفاوتهای بین پلتفرمهای آنلاین (فیسبوک، توییتر)، رفتارهای آنلاین مختلف (کامنت، اشتراک، لایک)، یا تکنولوژیهای جدید (به عنوان مثال، پخش زنده، اشتراک گذاری همزمان ویدیو)، بر روابط بین فنآوری و نتایج روانشناختی تمرکز کند. علاوه بر این، تحقیق میتواند چرخهی عمر حرکات آنلاین را به طور کاملتری پوشش دهد. به طور خاص، میتواند با بررسی جنبشهای اجتماعی ناموفق یا چرخههای بین کنش آنلاین و آفلاین، از تمرکز غالب بر مراحل اولیهی توسعه اقدام (آنلاین) فراتر رود. در نتیجه، وضعیت کنونی مقالات تصویری جذابی در مورد نحوهی استفاده از رسانههای اجتماعی، برای کنش جمعی ترسیم میکند. اینترنت بهطور گستردهای برای اقدامات رهایی بخش برای افزایش آگاهی، گردهمایی مردم، تنظیم برنامههای فعال، برای بحث و ارزیابی اقدامات استفاده میشود، اما همچنین بهطور متضاد (توسط گروهها و مقامات) برای قطبیسازی، اطلاعات غلط و سرکوب اقداماتِ ناخواسته استفاده میشود. بدون شک، گروههای اقلیت میتوانند راحتتر از طریق رسانههای اجتماعی با یکدیگر تماس برقرار کنند و صدای خود را به گوش دیگران برسانند. این به رسانههای اجتماعی نشاط و کثرتگرایی زیادی میبخشد، اما همچنین ممکن است جوامع را متفرق و قطبی کند. به طور فزایندهای، کنشگری آنلاین و آفلاین ابزارهای جداییناپذیر و مکمل اجتماعی-روانشناختی برای سیاست زدگی، مناظره، بسیج و تعارض هستند.
این متن ترجمهای بود از مقالهی «The psychology of online activism and social movements» به قلم Hedy Greijdanus, Carlos A de Matos Fernandes,Felicity Turner-Zwinkels, Ali Honari, Carla A Roos, Hannes Rosenbusch, و Tom Postmes که در سایت دانشگاه تیلبورگ (Tilburg University) منتشر شده است.
ممنون مفید بود
عالی بود