نظریه اجتماعی

نگاه انتقادی ژیژک به بحران: جنگ اوکراین

نگاه انتقادی ژیژک به بحران: جنگ اوکراین

محمدعلی بنی‌­اسدی

چکیده:

بحران در روابط روسیه و اوکراین از سال ۲۰۱۴ و با کنار رفتن ویکتور یانوکویچ رئیس­‌جمهور وقت اوکراین آغاز شد. در آن زمان رهبران مناطق شرقی و روس‌­زبان اوکراین همچنان از یانوکویچ طرفداری می­‌کردند و این باعث اختلافات داخلی شدیدی در خود اوکراین شد. این ناآرامی‌ها با الحاق کریمه به روسیه در مارس ۲۰۱۴ و جنگ در دونباس، که در آوریل ۲۰۱۴ با ایجاد جمهوری خلق دونتسک و لوهانسک توسط روسیه آغاز شد، ادامه یافت. زلنسکی که در اوکراین به ریاست جمهوری رسید، با رویکردی که نزدیکی به غرب را نشان سیاست­‌هایش را ادامه دارد و در سال ۲۰۲۰، در سند امنیت ملی اوکراین، روابط نزدیک میان اوکراین و ناتو را با هدف نهایی عضویت در این پیمان را تصویب کرد. پوتین با ادعای این­که گسترش ناتو به مرزهای روسیه، امنیت ملی این کشور را تهدید می­‌کند در ۲۴ فوریه‌ی ۲۰۲۲، دست به حمله نظامی علیه خاک اوکراین زد و این جنگ پس از ۱۱ ماه همچنان ادامه دارد. اسلاوی ژیژک، فیلسوف اسلوونیایی که بخش عمده کارش در سنت فلسفی هگلی، مارکسیسم و نیز روانکاوی لکانی است، در رابطه با مفاهیمی مثل جنگ، صلح و جهان آینده دیدگاه­‌های خاص و جدیدی را مطرح می­‌کند که در رابطه با جنگ اوکراین هم نگاه­‌های خاص خودش را دارد. اگرچه او گاهی حقایق علمی دقیقی برای نظراتش ارائه نمی‌­کند، اما استدلال­‌هایی که بیان می­‌کند و مواضعش از نکاتی سرچشمه می­‌گیرد که مخاطبان کمتر به آن اندیشیده‌­اند. اسلاوی ژیژک با پس زمینه­‌ای که از فضای اروپای شرقی دارد و همچنین با توجه به تجربیاتی که در حوادث حوزه بالکان از سر گذرانده، دستکم یکی از کسانی است که نوعی تجربه‌‍ی زیسته‌­ای در مورد تحولات فضای عمومی حاکم بر آن ناحیه از اروپا دارد که او را نسبت به شرق اروپا مسلط‌­تر از دیگران می­‌کند. او معتقد است که نباید این پیش‌فرض واقع­‌گرایی را پذیرفت که یک قدرت منطقه‌­ای یا جهانی به صرف اینکه قدرت دارد، حقی هم برای خود قائل باشد. در واقع ما نباید این اصل روشنگری را فراموش کنیم که «قدرت حق نمی­‌آورد» (روسو) و قدرت بیشتر هم لزوما حق بیشتر به بار نمی­‌آورد. ژیژک یکی از منتقدان اصلی سیاست‌­های دولت­‌های غربی است که سال­‌ها است با انتقاد به آن­ها شناخته می­‌شود. او در میانه‌ی بحران اوکراین، علیه پوتین و رفتارهای او نیز برخاسته و چندین اثر از زمان آغاز جنگ در رابطه با سیاست­‌های روسیه نوشته است. در این مقاله به بررسی نگاه‌های ژیژک به جنگ اوکراین در چهار بخش حقیقت روسی، جنگ در زبان و کلمات، پوتین روی دیگرِ استالین و نقش سیاست‌­های اروپا در بحران اوکراین خواهیم پرداخت.

اسلاوی ژیژک

چهارچوب نظری پژوهش:

چهارچوب نظری پژوهش زیر، چهارچوب پساساختارگرایانه است. اگرچه شاید به­‌صورت دقیق نمی‌­توان اندیشه‌­های اسلاوی ژیژک را با چهارچوب خاصی منطبق کرد، اما نزدیک­ترین تئوری به تفکرات او را پساساختارگرایی شکل می­‌دهد. درباره‌ی دلایل وقوع جنگ اوکراین و سیاست­‌های پوتین مقالات زیادی با استفاده از تئوری­‌های غالب روابط بین­‌الملل نوشته شده است، اما نگاه­‌های انتقادی و متفاوت پساساختارگرایانه می­‌تواند ما را به برداشت متفاوتی از معناها برساند. پساساختارگرایی را می­‌توان نظریه‌­ای همراه با تفکرات رادیکال در علوم اجتماعی دانست که برخلاف جریان متعارف اثبات­‌گرایی که در پی ارائه‌ی شواهد تجربی برای اثبات فرضیه­‌های علمی درباره واقعیت است، به‌صورت کلی وجود ذاتی حقیقت/واقعیت را انکار می­‌کند و دعاوی حقیقت/واقعیت را به مباحثی مثل زبان و قدرت تحویل می‌­دهد. به چالش کشیده شدن واقعیت­‌های جاری و پذیرفته شده روابط بین قدرت‌­ها و ایجاد فرض‌­های جدید یکی از نقاط پررنگ پساساختاگرایی در تحلیل روابط بین‌­الملل است.

نگاه انتقادی ژیژک به جنگ اوکراین

۱-حقیقت روسی

ژیژک معتقد است که قاتلان و دیکتاتورها یک زندگی درونی غنی دارند، آنها دوست دارند فانتزی­‌هایی تولید کنند که به نحوی اعمال وحشتناک آنها را توجیه کنند و پشت هر جنایت بزرگ سیاسی یک شاعر یا یک اسطوره مذهبی وجود دارد. در نگاه ژیژک، به طور مشخص، پاکسازی قومی بدون شعر وجود ندارد. چرا؟ زیرا ما در عصری زندگی می‌­کنیم که خود را پساایدئولوژیک می­‌داند. از آنجایی که اهداف عمومی بزرگ دیگر نیرویی برای بسیج مردم برای خشونت جمعی ندارند، به یک هدف مقدس بزرگتر نیاز است که باعث می­‌شود نگرانی­‌های فردی در مورد کشتار بی‌­اهمیت جلوه کند. مذهب یا تعلق قومی با این نقش کاملاً مطابقت دارد. اکثریت باید در برابر حساسیت نسبت به رنج دیگران بیهوش شوند و برای این کار، یک هدف مقدس لازم است.

ایلین فیلسوفِ الهیات سیاسی روسی بود که در اوایلِ دهه ۱۹۲۰ (به عنوان متفکری آنتی‌کمونیست) روی «کشتی بخار فیلسوفان» از اتحاد شوروی تبعید شد. او از نسخه‌ی خودش از فاشیسمِ روسی که همزمان علیه بولشویسم و لیبرالیسمِ غربی بود، رونمایی کرد. نظریه‌ی او می‌گوید دولت ساختاری ارگانیک است که باید توسط یک پادشاهی پدرانه اداره شود. از این رو، نزد ایلین، نظامِ اجتماعی مثل یک بدن است که درون آن هرکدام از ما جایگاه مخصوصی دارد و در نتیجه برای او دموکراسی صرفا یک تشریفات است: «ما فقط رای می‌دهیم تا حمایت جمعی خود را از پیشوای‌مان تصدیق کنیم. اما پیشوا مشروعیتش را از آرا یا انتخابِ ما نمی‌گیرد.»

ایوان ایلین

امروز آثار ایلین در تیراژ گسترده در روسیه بازنشر می‌شود و نسخه‌های رایگانی از این نوشته‌ها در بینِ اعضای بلند‌پایه دولتی و نیروهای نظامی توزیع شده است. الکساندر دوگین (از نظریه‌پردازان روسیه کنونی و بنیانگذار «حزب اوراسیا» که به دلیل دفاع از کشتار اوکراینی‌های آنتی روس جنجالی‌ شده بود) که امروز فیلسوف درباری پوتین است، دقیقاً قدم بر جای پای ایلین می‌گذارد، با این تفاوت ساده که کمی به آن نظریات چاشنی پست‌مدرن و اندکی نسبی‌گرایی تاریخی اضافه کرده‌ است: «پست‌مدرنیته نشان می‌دهد که هر به اصطلاح حقیقتی مبتنی بر یک باور است. در نتیجه ما به کاری که می‌کنیم باور داریم، به حرفی که می‌گوییم باور داریم و این یگانه راه برای تعریفِ حقیقت است. خب ما هم حقیقت ویژه روسی خودمان را داریم و شما ناگزیرید آن را بپذیرید. اگر ایالات متحده نمی‌خواهد جنگی را آغاز کند، باید بپذیرید که ایالات متحده دیگر تنها ارباب نیست و با در نظر گرفتنِ شرایطِ سوریه و اوکراین، روسیه می‌گوید: «نه، تو رییس نیستی، تو دیگر رییس نیستی». مسئله این است که چه کسی جهان را اداره کند و تنها جنگ واقعا می­تواند در این رابطه تصمیم بگیرد. تنها جنگ نشان خواهد داد که رییس کیست.»

از نگاه ژیژک، باید حقیقت روسیه را فراموش کنیم، این فقط یک افسانه راحت برای توجیه قدرت خود است و سیاست­‌های جنایتکارانه‌ی روسی در پشت واژه­‌هایی پنهان می­‌شوند تا زشتی خشونت را بپوشانند. در این­جا می­‌توان از ژان ماری مولر، فیلسوف فرانسوی یاد کرد که در کتاب آموزش بدون خشونت معتقد بود که باید خشونت را به شکلی تعریف کرد که نتوان وصف خوب را درباره‌ی آن به کار برد چرا که معنای درست این واژه را گم می‌­کنیم و دچار سردرگمی می­‌شویم و در این لحظه تک‌تک ما انسان­‌ها می­‌توانیم از آن برای توجیه اقدامات خشونت­‌بارمان استفاده کنیم.

محاصره مرزهای روسیه توسط ناتو و موج انقلاب‌های رنگی در کشورهای اطراف این قدرت بزرگ و برانگیختن ترس منطقی روسیه طی سال‌های متمادی توسط غرب، استدلال برخی از تحلیل­گران سیاسی برای آغاز جنگ اوکراین و گسترش چرخه‌ی خشونت توسط پوتین است. در این تحلیل، یک عنصری از حقیقت وجود دارد اما این تمام حقیقت نیست. ژیژک با نقد این استدلال، عنوان می‌­کند که این تنها یک بخشی از حقیقت است که اگر با این دید به سایر جنگ­‌ها بپردازیم، می­توان از زبان هیتلر به توجیه حملات آلمان پرداخت که معاهده‌ی ورسای باعث آغاز جنگ جهانی دوم شد، نه قدرت­‌طلبی نامشروع دولت هیتلر. ژیژک با به چالش کشیدن ساختارهای قدرت در روابط بین‌­الملل معتقد است که بدتر از این توجیه، روسیه اذعان می­‌کند که قدرت‌های بزرگ حق دارند حوزه‌­های نفوذی داشته باشند که دیگران باید به خاطر ثبات جهانی تسلیم آن شوند. فرض پوتین مبنی بر اینکه روابط بین‌الملل رقابت قدرت‌های بزرگ است در ادعای مکرر او منعکس می‌شود که او چاره‌ای جز مداخله نظامی در اوکراین نداشته است. در همین راستا، وقتی پوتین اتهام «فاشیسمِ اوکراینی» را آن­ هم برای زلنسکی که خودش یهودی است و بسیاری از اجداد خود را در هولوکاست از دست داده به کار می‌برد باید اتفاقا سوال را به سمتِ خودِ پوتین بچرخانیم: «همه آنهایی که در مورد پوتین توهم دارند باید توجه کنند که او رسماً ایوان ایلین را فیلسوف خودش می­‌داند.»

۲- جنگ در زبان و کلمات

هایدگر می‌­گوید: «زبان مارا چنان به حرکت در می‌­آورد که امور به شیوه‌ی خاصی برایمان اهمیت پیدا کند به ترتیبی که مسیرهایی به وجود می‌­آید که در آن می­‌توانیم در میان وجودها حرکت کنیم». زبان در روابط بین‌­الملل هم، نشانه­‌ها و نمادهایش جاری است و از پس آن می­‌توانیم به تصمیمات پنهان و اندیشه­‌های سیاستمداران برسیم. در این بخش، نشانه­‌هایی از زبان و کلمات دولت‌مردان روسیه و اوکراین را آورده و سپس از نگاه ژیژک آنها را بررسی خواهیم کرد.

 

۱-۲ روسیه و مردسالاری پوتین

ولادیمیر پوتین در یک کنفرانس مطبوعاتی در اوایل ماه فوریه‌ی ۲۰۲۲، یعنی قبل از آغاز جنگ، گفت که دولت اوکراین از توافق مینسک خوشش نمی‌آید و سپس ادامه داد: «دوست داشته باشید یا نداشته باشید، این تکلیف و جبر شماست، تحمل کنید زیبای من». یعنی شما باید شرایط را هرطور که هست تحمل کنید و به خواسته­‌های ما تن بدهید. این ضرب‌المثل مفاهیم جنسی معروفی دارد، پوتین این عبارت را از آهنگ «زیبای خفته در تابوت» از گروه پانک راک نقل می‌کند: «زیبای خفته در تابوت، خزیدم و به او تجاوز کردم. دوست داشته باشی یا دوست نداشته باشی، آرام بخواب زیبای من». اگرچه نماینده‌ی مطبوعات کرملین مدعی شد که پوتین به یک عبارت فولکلور قدیمی اشاره کرده، اما اشاره به اوکراین به‌عنوان موضوع نکروفیلیا و تجاوز جنسی واضح است.

ولادیمیر پوتین

برخی­ معتقدند که حداقل سیاستمدارانی مانند پوتین و ترامپ آشکارا منظور خود را می­‌گویند و از ریاکاری دوری می­‌کنند. اینکه پوتین رسما از تجاوز جنسی به اوکراین صحبت می­‌کند، شکلی از راستی در سیاست است، اما ژیژک درباره‌ی این نوع از سخن گفتن پوتین در مقاله‌ی آیا تجاوز روسیه به اوکراین اجتناب‌ناپذیر بود؟ می­‌نویسد: «من از صمیم قلب طرف نفاق هستم: شکل (نفاق) هرگز فقط یک فرم نیست، بلکه بخشی از محتوا است، به طوری که وقتی فرم را رها می­‌کنیم، خود محتوا مورد بی­‌رحمی قرار می‌­گیرد.»

ترجمه‌ی وضعیتی که پوتین از خواسته­‌هایش می­‌گفت بسیار به تجاوز جنسی نزدیک است. روسیه که آماده‌ی تجاوز جنسی به اوکراین بود، در ابتدا مدعی بود که نمی‌خواهد این کار را انجام دهد، اما در بین خطوط به وضوح نشان می‌دهد که اگر رضایت جنسی را از اوکراین دریافت نکند، آماده است که مرتکب تجاوز جنسی شود. ادبیات مبتذل و جنسی در سخنان پوتین طی سال‌ها مشهود بوده است، او در ذات خودش یک مرد قوی را می‌­خواهد به نمایش بگذارد. پروفسور روث بن غیات، کارشناس تاریخ اقتدارگرایی و استاد دانشگاه نیویورک، در کتاب مردان قوی یک فصل کامل را به «مردانگی» اختصاص می‌دهد، جایی که می‌نویسد، «پوتین نمونه‌ای از نمایش مردانگی است. نمایش بدن او بخشی جدایی‌ناپذیر از هویت او به عنوان مدافع غرور روسیه و حق آن برای گسترش در جهان است. کرملین تصاویری از او را در ژست های ماچو منتشر می­‌کند و خبرگزاری­‌های دولتی تصاویری از او را به عنوان یک شخصیت بیش از حد مردانه به کار می­‌گیرند تا زمانی که قدرتش در معرض تهدید قرار می­‌گیرد، پیامی ارسال کند؛ مانند زمانی که او در آگوست ۲۰۱۹ با کت چرم مشکی و هیبتی مردانه به میان دوچرخه‌سواران در کریمه رفت و ژست گرفت.»

ولادیمیر پوتین

پوتین در سطح واژگان سیاسی هم دیدگاهی کاملا نظامی و جنگ­‌محور دارد و واقعیت این است که سبکِ گفتار (یا لانگاژ) پوتین همه‌چیز را عیان می‌کند. در ۲۵ فوریه‌ی ۲۰۲۲، پوتین نیروهای نظامی اوکراینی را به تسخیر قدرت در کشور خودشان و سرنگونی ریاست‌جمهوریِ زلنسکی فراخواند؛ وقتی که گفت «برای ما آسان‌تر است تا با شما معامله کنیم» تا با «آن باندِ معتادان و نئونازی‌ها» (دولتِ اوکراین) که «همه‌ی مردم اوکراین را به گروگان گرفته‌ است.» همزمان توجه کنیم که چطور روسیه همه‌ی تحریم‌ها را میلیتاریزه می‌کند، وقتی دولت‌های غربی درباره‌ی اخراج روسیه از سویفت (میانجی تراکنش‌های مالی) تصمیم‌ می‌گرفتند، روسیه پاسخ داد که این رسماً اقدامی جنگی‌ست. درحالی­که روسیه تا پیش از آن جنگی تمام‌عیاری را شروع کرده و آن را عملیات ویژه نظامی می­خواند. نمونه‌ی دیگر وقتی بود که در همان ۲۴‌ام فوریه، یعنی همان روز تجاوز به اوکراین، پوتین اخطار داد: کسانیکه سعی دارند از بیرون در کار ما مداخله کنند بدانند که پاسخ روسیه فوری خواهد بود و پیامد‌هایی به بار خواهد آورد که تا پیش از این هرگز تجربه نکرده‌اید.»

در نگاه ژیژک، «مداخله از بیرون» می‌تواند صدها معنی داشته باشد که حتی شاملِ ارسالِ تجهیزاتِ نظامی به اوکراین نیز می‌شود. جمله «پیامد‌هایی وخیم‌تر از هرچه تا کنون در تاریخ دیده‌اید»؛ یعنی چه؟ کشورهای اروپایی دست کم دو جنگ جهانی با میلیون‌ها کشته را تجربه کرده‌اند، پس پیامد «وخیم‌تر» فقط می‌تواند معادل با ویرانی اتمی باشد. این همان رادیکالیزاسیون (و نه صرفاً نوع بیان) است که باید ما را نگران کند، بیشتر تحلیل­گران سیاسی انتظار داشتند که روسیه فقط به اشغالِ آن دو «جمهوری» که تحت کنترلِ جدایی‌طلبانِ روسی‌ است رضایت بدهد یا در بدترین حالت، تمامِ نواحی دونباس (یعنی دونِتسک و لوهانسک) را تصرف کند؛ هیچ‌کس به تجاوزی تمام‌عیار به اوکراین فکر نمی‌کرد.

با این حال، ژیژک با استفاده از مفاهیم روانکاوی در روابط بین‌­الملل، معتقد است که تلاش روسیه برای بازسازی امپراتوری شوروی چیزی جز تلاشی ناامیدانه برای سرپوش گذاشتن بر این واقعیت نیست که روسیه اکنون یک کشور ضعیف در حال زوال است. همانطور که در مورد متجاوزان واقعی نیز وجود دارد، تجاوز به عنف نشان دهنده ناتوانی فرد متجاوز است و این ناتوانی اکنون که عمل تجاوز جنسی با آن آغاز شده است قابل لمس است.

۲-۲ اوکراین فلسطین است

برای اینکه کارکرد زبان در روابط بین‌الملل جواب دهد، همه طرف‌ها باید وقتی که از مفاهیمی مانند آزادی و اشغال استفاده می‌کنند، حداقل به یک زبان صحبت کنند. اوکراینی‌ها با قرار دادن خود در قایق مشابه اسرائیلی‌ها، به جای فلسطینی‌ها، بخش بزرگی از موقعیت اخلاقی عالی خود را واگذار می‌کنند. بدیهی است که روسیه با توصیف جنگ تجاوزکارانه‌ی خود در اوکراین به عنوان «عملیات ویژه» برای «آزادسازی» این کشور، این شرایط را تضعیف می‌کند. اما دولت اوکراین نیز در این دام افتاده است. ولادیمیر زلنسکی، رئیس جمهور اوکراین در ۲۰ مارس ۲۰۲۲ در کنست اسرائیل گفت: «ما در کشورهای مختلف و در شرایط کاملاً متفاوتی هستیم. اما تهدید یکی است: هم برای ما و هم برای شما، نابودی کامل مردم، دولت، فرهنگ و حتی نابودی نام‌ها: اوکراین، اسرائیل»

ولادیمیر زلنسکی و بنیامین نتانیاهو، رئیس‌جمهور اسرائیل

در نگاه ژیژک، زلنسکی، نقش‌­های اشغالگر را معکوس کرد و اشغال کرد. این تشابه بین اسرائیل و اوکراین کاملاً نابه‌جاست. در هر صورت، وضعیت اوکراینی‌ها به وضعیت فلسطینیان کرانه‌ی باختری نزدیک‌تر است. اسرائیلی‌ها و فلسطینی‌ها حداقل به دیگری بودن دشمنان خود اذعان دارند، درحالی‌که روسیه ادعا می‌کند که اوکراینی‌ها واقعاً فقط روس‌ها هستند. اما اسرائیل ملت بودن فلسطینیان را نیز انکار می‌کند (همانطور که روسیه با اوکراین انجام می‌دهد). فلسطینی‌ها نیز از حضور در جهان عرب محروم شده‌اند (مانند اوکراینی‌ها در مقابل اروپا قبل از جنگ). علاوه بر این، اسرائیل نیز مانند روسیه یک ابرقدرت نظامی مجهز به سلاح هسته‌ای است که بالفعل در حال استعمار یک موجود کوچکتر و بسیار ضعیف‌تر است و مانند روسیه در مناطق اشغالی اوکراین، اسرائیل نیز سیاست آپارتاید را اجرا می‌کند. یا وقتی رییس‌جمهور زلنسکی مقاومت اوکراین را دفاع از جهان متمدن می­نامد، آیا این بدان معنا است که او غیرمتمدن‌ها را کنار می‌گذارد؟ آن هزاران نفری که در روسیه به دلیل اعتراض به مداخله نظامی دستگیر شدند چطور؟ آیا این واقعیت را فراموش کرده‌ایم که نازیسم در‌ آلمان یعنی کشوری به قدرت رسید که مظهر بالاترین فرهنگ اروپایی به حساب می‌آمد؟ اتفاقا آنجا بود که «اروپایی‌هایی با چشمان آبی و موهای بلوند» این همه قتلِ عام را سازماندهی می‌کردند این چارچوب مبارزه غیرقابل دفاع است، زیرا مستلزم نادیده گرفتن نقش‌های خود اروپا در برده‌داری، استعمار، فاشیسم و غیره است. در نگاه ژیژک بسیار مهم است که از آرمان اوکراین به صورت جهانی، حول مفاهیم و تفسیرهای مشترک از کلماتی مانند «اشغال» و «آزادی» دفاع شود. تقلیل جنگ اوکراین به مبارزه برای اروپا، استفاده از چارچوبی است که الکساندر دوگین، فیلسوف درباری، رئیس‌جمهور روسیه تشریح می­کند که در آن مرزی بین حقیقت روسی و حقیقت اروپایی ترسیم شده است. محدود کردن درگیری به اروپا، تبلیغات جهانی روسیه را تقویت می‌کند که تهاجم به اوکراین را به عنوان یک عمل استعمارزدایی که بخشی از مبارزه علیه سلطه نئولیبرال غربی و گامی ضروری به سوی جهانی چند قطبی معرفی می‌کند. ژیژک در نقد فضای اروپا معتقد است که ترس و وحشت تنها به جهان سوم محدود نمی‌شود، آنها فقط سوژه‌هایی نیستند که با آسودگی خاطر در صفحه نمایش خودمان تماشا می‌کنیم، بلکه ممکن است آن حوادث در اینجا هم اتفاق بیفتند، بنابراین اگر می‌خواهیم در امنیت زندگی کنیم، باید همه­جا با آنها مبارزه کنیم. پوتین جنایتکار جنگی است اما آیا دنیا این را امروز کشف کرده‌است؟ آیا همین چند سال پیش نبود که هواپیماهای روسی حلب، یعنی بزرگ‌ترین شهر سوریه را بمباران می‌کردند، آن هم به شیوه‌ای بسیار وحشیانه‌تر از آنچه اکنون در کی‌یف انجام می‌دهد، آیا آن موقع جنایتکار جنگی نبود؟ غرب همان موقع هم از این جنایات باخبر بود، ولی عصبانیتش صرفاً اخلاقی و کلامی بود. این احساس همدردی بسیار عمیق‌تر با اوکراینی‌هایی «که چهره­ای شبیه به غربی‌­ها دارند» نشان می‌دهد که تلاش‌های فردریک لوردون برای پایه‌گذاری نوعی سیاستِ رهایی‌بخش در معنای «تعلق‌ داشتن» چه محدودیت‌هایی دارد و اتفاقا با موانعی مثلِ آنچه اسپینوزا «تقلید عواطفِ» فرافردی می‌نامید مواجه می‌شود. اتفاقا باید سیاستِ رهایی‌بخشِ ما این باشد که با کسانی همبستگی داشته باشیم که با آنها هیچ تعلق عاطفی مشترکی نداریم.

۳- پوتین روی دیگر استالین

شخصیت پوتین و سیاست­‌های اعمالی­اش و سخن گفتن از یک ملت بودن روس‌­ها و اوکراینی­‌ها در مقاله «وحدت تاریخی روس‌­ها و اوکراینی‌­ها» که در ژوئیه‌ی ۲۰۲۱ منتشر کرد، او را در ادامه‌ی نگاه‌­های استالین به جماهیر شوروی و در برابر سیاست­‌های لنین نشان می‌­دهد. لنین در دوره‌ی ریاستش سیاست بومی­‌سازی را پیش گرفت. او معتقد بود: «پرولتاریا باید با حفظ اجباری ملت­‌های تحت ستم در داخل مرزهای یک دولت معین مبارزه کند، و این همان معنای دقیق مبارزه برای حق تعیین سرنوشت است. پرولتاریا باید خواستار حق جدایی سیاسی برای مستعمرات و ملت­‌هایی باشد که خود ملت آنها را انتخاب می­‌کند. تا زمانی که این کار را انجام ندهد اعتماد متقابل و همبستگی طبقاتی بین کارگران ملت­‌های ستمدیده و تحت ستم غیرممکن خواهد بود.»

یوزف استالین

لنین تا آخر به این موضع وفادار ماند، او در آخرین مبارزه‌ی خود علیه پروژه­‌ی استالین برای اتحاد جماهیر شوروی متمرکز، بار دیگر از حق بی­‌قید و شرط کشورهای کوچک برای جدایی و اصرار بر حاکمیت کامل نهادهایی که کشور شوروی را تشکیل می­‌دادند، دفاع کرد. در مقایل این رویکرد، در ۲۷ سپتامبر ۱۹۲۲، استالین در نامه­‌ای به اعضای دفتر سیاسی، آشکاراً لنین را به لیبرالیسم ملی متهم کرد. سیاست خارجی پوتین آشکاراً ادامه‌ی این خط مشی تزاری-استالینیستی است. پوتین در جایی می­‌گوید که پس از انقلاب روسیه در سال ۱۹۱۷، نوبت بلشویک‌­ها بود که به روسیه جفا کنند: «حکمرانی با ایده‌­های شما به عنوان راهنما درست است، اما این امر تنها زمانی صحیح است که آن ایده به نتایج درستی منجر شود، نه مانند آنچه والدیمیر ایلیچ انجام داد. آن ایده در نهایت منجر به نابودی اتحاد جماهیر شوروی گردید. ایده‌هایی بسیار از این دست مطرح شد، مانند اجازه به خودمختاری مناطق و غیره. آنها زیر ساختمانی که روسیه نام دارد بمبی اتمی کار گذاشتند که کمی بعد منفجر گردید». به طور خلاصه، از نگاه پوتین، در جدی گرفتن خودمختاری ملل مختلفی که امپراتوری روسیه را تشکیل می­‌دادند و زیر پرچم هژمونی روسیه بودند لنین مقصر است. با جاری بودن این نگاه، امروز دوباره پرتره‌­های استالین را در خلال رژه­ه‌ای نظامی و جشن­‌های عمومی روسیه می‌­بینیم، در حالی که لنین محو شده است؛ چند سال پیش در یک نظرسنجی عمومی مشخص شد که استالین سومین روس بزرگ تمام دوران بود، درحالی‌که خبری از لنین نبود. روس‌­ها استالین را به‌عنوان یک کمونیست تجلیل نمی‌­کنند، بلکه وی را کسی می­‌دانند که پس از انحراف ضدمیهن‌­دوستی لنین، عظمت را به روسیه بازگرداند. پوتین در فوریه‌ی ۲۰۲۲، با اعلام مداخله نظامی در منطقه‌ی دونباس، ادعای قدیمی خود مبنی بر اینکه لنین، که پس از سقوط خاندان سلطنتی رومانوف به قدرت رسید، نویسنده و خالق اوکراین بود را تکرار کرد: «بیایید با این واقعیت شروع کنیم که اوکراین مدرن به طور کامل توسط روسیه، و به­‌طور دقیق‌تر، توسط بلشویک، و روسیه‌­ی کمونیستی ایجاد شد. این روند تقریبا بلافاصله پس از انقلاب ۱۹۱۷ آغاز شد.»

ولادیمیر لنین

از نگاه ژیژک، برای پایان دادن به سؤال لنین، یعنی همان سوال «چه باید کرد؟»، همه­‌ی ما اهالی کشورهایی که باید شاهد کمدی غم‌­انگیز تجاوز روسیه به اوکراین باشیم، باید بدانیم که فقط یک اخته‌سازی واقعی، جلوی تجاوز را می‌­گیرد. بنابراین باید توصیه کنیم که جامعه‌ی بین‌المللی علیه روسیه باید یک عملیات اخته­‌گری انجام دهد، یعنی تا آنجایی که ممکن است آنها را نادیده گرفته و به حاشیه براند و و با آنها مانند دولت‌­هایی قبیح و شرم‌آور رفتار کند، همانند کسی که در خیابان در حال اجابت مزاج است و باید مطمئن شد که پس از آن، اقتدار جهانی آنها هیچ فاجعه­‌ی دیگری به وجود نخواهد آورد.

 

۴- نقش سیاست­‌های غرب در بحران اوکراین

همان­طور که در ابتدا گفته شد، ژیژک نگاه­‌های دولت­‌های غربی به مفاهیمی مثل صلح، امنیت، آزادی و… را سالها است که هدف نقد خود قرار داده است. او در مقاله‌ی دفاع از اروپا روایتی از سخنان پوتین را شرح می‌­دهد که پوتین، دو روز پس از شروع جنگ، در تلویزیون از ارتش اوکراین خواست تا دولت زلنسکی را سرنگون کنند و قدرت را خودشان در دست بگیرند و گفت که مذاکره صلح با آنها خیلی هم آسان‌تر است. ژیژک با طرح این سوال که آیا باید پوتین را خیلی ساده به عنوانِ یک شیطان جلوه دهیم؟ به نقد اروپا می‌­پردازد. او معتقد است برای مقابله‌ی واقعی با پوتین، اتفاقاً باید شجاعتش را داشته باشیم تا پیکانِ انتقاد را متوجه خودمان یعنی اروپا کنیم.

۴-۱ سوق دادن روسیه به سمت فاشیسم

ژیژک می­‌خواهد که ببینیم غرب لیبرال در دهه‌های گذشته به چه بازی‌هایی با روسیه دست زده است؟ چگونه به‌طور موثر روسیه را به سمت فاشیسم سوق داده؟ فقط «توصیه‌های» اقتصادی فاجعه‌باری که در دورانِ یلتسین به روسیه ارائه شد را به یاد بیآوریم. پوتین آشکاراً سال‌ها برای این جنگ آماده می‌شد، اما غرب هم از این جنگ باخبر بود و جنگ مطلقاً برایش یک شوک غیرمنتظره نیست. دلایل خوبی برای این باور وجود دارد که غرب آگاهانه روسیه را به گوشه‌ای از رینگ می‌راند. ترس روسیه از محاصره شدن توسط ناتو اصلا تصوری پارانویایی نیست. در گفته‌ی ویکتور اوربان لحظه‌ای از حقیقت نهفته است، وقتی که گفت: «جنگ چطور شروع شد؟ ما در آتش متقابلِ منازعاتِ اصلی ژئوپلیتیک گرفتار شده‌ایم، ناتو به سمت شرق در حال گسترش است و روسیه دیگر نمی‌تواند با این موضوع به هیچ‌وجه کنار بیاید. روس‌ها دو خواسته داشتند؛ اینکه اوکراین بی‌طرفی خود را اعلام کند و ناتو اوکراین را نپذیرد. این ضمانت‌های امنیتی به روس‌ها داده نشد، بنابراین آنها تصمیم گرفتند این خواسته‌ها را با زور اسلحه به دست بیاورند. اهمیت ژئوپلیتیکی این جنگ همین‌جا است». البته که این حقیقت کوچک دارد دروغی بزرگ را هم می‌پوشاند، اینکه روسیه دارد در این بازی ژئوپلیتیک خارج از قواعد بازی می‌کند.

ولادیمیر پوتین

از زمان شروع جنگ، اروپا تقریباً ۴۰ میلیارد دلار به روسیه برای نفت و گاز ارسال کرده، که در نگاه ژیژک، همین نشان می­‌دهد کشورهای غربی بیشتر از زندگی اوکراینی‌ها نگران افزایش قیمت انرژی هستند. بازار سرمایه‌داری که موتور جنگ روسیه را تقویت می­‌کند، اوکراین را رها کرده‌ است. رسانه­‌های غربی مملو از گزارش در مورد میلیاردها دلاری است که به اوکراین ارسال شده است با این حال روسیه هنوز ده­‌ها میلیارد دلار برای گازی که به اروپا تحویل می‌دهد دریافت می‌­کند. آنچه اروپا از در نظر گرفتن امتناع می­‌ورزد این است که می­‌تواند شکل فوق‌العاده قدرتمندی از فشار غیرنظامی بر روسیه اعمال کند. بدیهی است که اروپا و همه می‌­خواهند از وقوع یک جنگ جهانی جدید جلوگیری کنند، اما مواقعی وجود دارد که محتاط جلوه دادن بیش از حد باعث تشویق فرد متجاوز می­‌شود. از نگاه روانکاوی، قلدرها ذاتاً همیشه روی قربانیانی حساب می­‌کنند که با آنها مقابله نمی‌­کنند. برای جلوگیری از یک جنگ گسترده‌­تر و برای ایجاد هر نوع بازدارندگی، اروپا نیز باید خطوط روشنی را ترسیم کند.

ژیژک در تحلیل جنگ اوکراین، با استفاده از مفاهیم زبانی و روانکاوی به تصویری نهان از واکنش دولت­های غربی می‌­رسد، او می­‌گوید: «درحالی‌که غرب قبلاً ترس داشت که اوکراین به سرعت درهم شکسته شود، ترس واقعی­اش دقیقاً برعکس بود؛ اینکه تهاجم منجر به جنگی شود که پایانی در آن متصور نیست. اگر اوکراین فوراً سقوط می‌کرد و به غربی­‌ها اجازه می‌داد خشم خود را ابراز کنند، برای از دست دادن سوگواری کنند و سپس طبق معمول به تجارت بازگردند، بسیار راحت‌تر بود.»

در زبان فرانسه، شکاف بین چیزی که ما رسما از آن می‌­ترسیم و چیزی که واقعاً از آن می‌­ترسیم، به خوبی با اصطلاح ne explétif ارائه می­‌شود، یک «نه» که به تنهایی معنایی ندارد زیرا فقط به دلایل نحوی یا تلفظی استفاده می­‌شود. این حالت بیشتر در جملات فرعی پس از افعال با مفهوم منفی (ترس کردن، اجتناب کردن، شک کردن) رخ می­‌دهد و کارکرد آن تأکید بر جنبه منفی آن چیزی است که قبل از آن آمده است. ژاک لاکان از ne explétif برای توضیح تفاوت بین آرزو و میل استفاده می‌­کند. مثلاً زمانی که می‌گویم: «می‌ترسم نکند طوفان بیاید»، آرزوی آگاهانه‌ام این است که نیاید، اما آرزوی واقعی‌ام بر روی «نکند» اضافه شده حک می‌شود؛ می‌ترسم طوفان نیاید، زیرا من من مخفیانه مجذوب خشونت آن می­‌شوم.»

ژیژک می­‌گوید چیزی شبیه به ne explétif در مورد ترس اروپایی­‌ها در مورد توقف تحویل گاز روسیه نیز صدق می‌­کند. اروپا می­‌گوید: «می‌­ترسیم قطع شدن گاز باعث یک فاجعه اقتصادی شود». او سپس سوالی را مطرح می­‌کند که اما اگر ترس اعلام شده ما اروپایی­‌ها ساختگی باشد چه؟ اگر واقعاً بترسیم که قطع شدن گاز باعث فاجعه نشود، چه؟ همانطور که اریک سانتنر از دانشگاه شیکاگو اخیراً به من گفت، اگر ما بتوانیم به سرعت خودمان را تطبیق دهیم چه معنایی خواهد داشت؟ پایان دادن به واردات گاز روسیه پایان سرمایه‌‌داری را آغاز نمی­‌کند، اما با این وجود، تغییری واقعی در شیوه‌ی زندگی «اروپایی» را تحمیل می­‌کند، تغییری که صرف نظر از روسیه بسیار خوشایند خواهد بود.

برای خواندن ne explétif به معنای واقعی کلمه، عمل به «نه» شاید اصیل‌ترین عمل سیاسی آزادی امروز باشد. در نظر بگیرید که توقف گاز روسیه به منزله خودکشی اقتصادی این کشور است. با توجه به آنچه که باید انجام شود تا جوامع ما در مسیری پایدارتر قرار گیرند، آیا این امر رهایی بخش نخواهد بود؟ به تعبیر کورت ونه‌گات، ما از ماندن در تاریخ به عنوان اولین جامعه‌ای که خود را نجات داده‌ایم اجتناب کرده‌ایم، زیرا انجام این کار مقرون به صرفه نبود.

ژاک لکان

۲-۴ سیاست دوگانه اروپا در مقابل پناهجویان

در بحثی دیگر، جنگ اوکراین، سیاست دوگانه اروپایی‌­ها در قبال پناهجویان و میزبانی اخلاقی از آن­ها را بیش از همیشه عیان کرد. پس از تهاجمِ روسیه به اوکراین، دولت اسلوونی بلافاصله اعلام کرد که آماده‌ی پذیرش هزاران پناه‌جویِ اوکراینی‌ است که از اشغال نظامیِ روسیه فرار کرده‌اند اما وقتی افغانستان به دست طالبان افتاد، همین دولت اعلام کرده بود که اسلوونی به هیچ‌وجه آماده‌ی پذیرفتنِ پناه‌جویان از آنجا نیست، توجیهی که داشتند این بود که مردمِ افغانستان می‌بایست بجای فرار، پایداری می‌کردند و با اسلحه علیه طالبان مبارزه می‌کردند. چند ماه پیش با همین استدلال، وقتی هزاران پناه‌جو از آسیا سعی داشتند تا از مرز بلاروس وارد لهستان شوند، دولتِ اسلوونی حتی با این ادعا که اروپا تحت تهاجم است به لهستان پیشنهاد کمک نظامی کرد.

ژیژک با نقد این سیاست­‌ها می‌­گوید: «ظاهراً که دو جور پناه‌جو وجود دارد: «ما» (اروپایی‌ها)، که همان «پناه‌جوهای حقیقی‌­اند»، و آنهایی که از جهانِ سوم آمده‌اند و مستحقِ مهمان‌نوازی ما نیستند». دولت اسلوونی در توییتی که در ۲۵ فوریه (یعنی یک روز پس از حمله‌ی روسیه) منتشر کرد این تمایز را به وضوح بیان کرد: «پناه‌جویانِ اوکراین از پس‌زمینه‌ی تاریخی، مذهبی و فرهنگی کاملاً متفاوتی نسبت به افغانستان می‌آیند.» وقتی این توییت جنجال‌آفرین شد به سرعت آن را پاک کردند، اما برای مدتی کوتاه غولِ زشتِ حقیقت ازچراغ جادو بیرون پریده بود و چهره واقعی اروپا عیان شده بود. کشورهای اروپایی با این رفتار چه پیامی را به ملت های آسیایی و کشورهای جهان سوم می­‌فرستند؟ ژیژک موضوعِ پناه‌جویان را صرفاً به دلایلِ اخلاقی مطرح نمی‌کند، بلکه عقیده دارد که این طرز «دفاع از اروپا» در نهایت برای اروپای غربی در رقابتی، که برای نفوذ ژئوپولتیکِ جهانی آغاز شده، فاجعه‌‌بار خواهد بود.

۴-۳ دفاع از اروپا

از نگاه ژیژک، به نظر می­‌رسد که در شرایط موجود، اروپا و ایده اروپا بتواند تنها آلترناتیو محتمل برای وضعیت جنگی اوکراین باشد به همین دلیل هم ژیژک مقاله خود را به زبان فرانسه (نوول ابزرواتور) و برای مخاطب اروپایی می­‌نویسد، نه برای قدرت­‌هایی که از دریاهای دور برای سرنوشت ارزش‌­های خشکی­‌های اروپا تصمیم می‌­گیرند. در اندیشه‌ی ژیژک، «دفاع از اروپا» ابدا آن چیزی نیست که امروز با جداساختن «اروپا» از جهان سوم تبلیغ می­‌شود. دفاع از اروپا یعنی دفاع از عام‌­ترین ایده­‌ای که بشریت به خود دیده است، یعنی دفاع از «آزادی» برای همه، نه فقط برای طبقات دارا، نه فقط برای کسانی که چشمان رنگی دارند، نه فقط برای نژادی خاص. هر قیدی که بر آزادی زده شود با خود ایده آزادی در تناقض است. ژیژک معتقد است که سخت‌ترین آزمون سنجش ایده‌ی اروپایی امروز سنجش دفاع از آزادی ملت­‌های جهان سوم است. مشکل لیبرالیسم امروز، آن سنتی نیست که بر آن تکیه زده اتفاقا مشکل این است که از سنت خودش جدا شده. مشکل لیبرالیسم امروز این است که از آزادی در معنای عام آن دست شسته است. در نگاه ژیژک، رفتاری که امروز پوتین می‌کند چیزی نیست مگر کپی‌برداریِ بسیار دیرهنگامی از توسعه‌طلبی امپریالیستی غربی‌ها اما برای مقابله‌ی واقعی با این توسعه‌طلبی می‌بایست پلی بسازند به سویِ کشورهای جهانِ سوم، که خیلی از آنها فهرستی بلند از دلایلی موجه‌ برای نارضایتی از استعمار و استثمارِ غربی دارند. در اندیشه‌ی ژیژک به عنوان یک فیلسوف اروپایی، کافی نیست تنها «از اروپا دفاع کنیم» بلکه وظیفه‌ی واقعی این است که کشورهای جهانِ سوم را قانع کنیم که در مواجهه با مشکلاتِ جهانی‌، ما می‌توانیم انتخابی بهتر از روسیه و چین پیش رویشان بگذاریم. و یگانه راه برای چنین کاری این است که دیدگاهِ خودمان را کاملاً فراسویِ آن نزاکتِ سیاسیِ پسااستعماری ببریم، تا به کلی از شر همه‌ی اشکالِ استعمارِ نو (نئوکولونیالیسم) خلاص شویم.

ژیژک در نهایت می­‌گوید: «اگر ما اروپایی­‌ها چنین نکنیم، آنگاه فقط باید متعجب باشیم که چرا کسانی که ساکنِ جهانِ سوم هستند درک نکنند که ما با دفاع از اروپا همزمان داریم برای آزادی مردمِ آنها هم مبارزه می‌کنیم. آنها این را نمی‌بینند چون ما واقعاً دست به چنین مبارزه‌ای نزده‌ایم.»

شی جین‌پینگ، رئیس‌جمهور چین و ولادیمیر پوتین

نتیجه‌­گیری:

ژیژک با بررسی سیاست­‌های روسیه و رد مفاهیمی مثل «حقیقت روسی» و «عملیات ویژه نظامی» در سطح ایده و کلام، پوتین و سیاست‌های جاه­‌طلبانه‌­اش را به چالش می­‌کشد و معتقد است که اساساً مفهوم و ایده­ای به اسم حقیقت روسی که توسط فیلسوف نزدیک به پوتین مطرح می­‌شود چیزی جز توجیه سیاست­‌های جاه‌­طلبانه‌ی دولت روسیه نیست و بیان ملیت مشترک روس‌ها و اوکراینی­‌ها توسط پوتین، گمراه کردن واژه­‌ها و مفاهیم است. پوتین با بازگشت به سیاست­‌های استالین رویاهایی را در سر می‌­پروراند که نتیجه‌ی آن چیزی جز خشونت بیشتر در عرصه جهانی نیست. هر عبارتی به غیر از «تجاوز» نمی­‌تواند توضیح­‌دهنده‌ی حملات روسیه به اوکراین باشد. با این­حال، رئیس‌­جمهور اوکراین هم با قرار دادن خودش در جایی اشتباه یعنی کنار اسرائیل، اوکراین را در کنار اشغال­گری دیگر می­‌گذارد، درحالی­‌که کشور او خودش توسط دولت زورگوی دیگری اشغال شده است و با طرح دفاع از اروپای متمدن، ابعاد جهانی بحران اوکراین را محدود به اروپا می‌­کند، درحالی‌که اوکراین و مفهومی مثل آزادی، جهان­‌شمول است و کشورهای جهان سوم نیز با آن درگیری دارند. اوکراین باید در ابعادی جهانی مطرح شود و در ابعادی جهانی با تجاوزگری روسیه به خاک آن باید مقابله صورت بگیرد، چرا که مفاهیمی مثل حوزه نفوذ قدرت‌ها، برساخت­‌هایی هستند که باعث ظلم به سایرین می‌­شود. جهان باید با یک روند اخته­‌سازی، در برابر فرد متجاوز مقاومت کند، وگرنه دایره این درگیری­‌ها ممکن است گسترش یابد. اروپا نیز در مقابل روسیه، باید تمام قدرتش را به‌­کار ببرد، سرازیر کردن درآمد هنگفت گازی به جیب پوتین سیاستی است که جیب دولت روسیه را برای گسترش رویاهای پوتین پر می‌­کند. اگرچه دولت‌­های اروپایی بدون گاز روسیه با سختی بسیار زیادی مواجه خواهند شد، اما این رفتاری است که دیر یا زود باید در برابر رویاهای استالینیستی پوتین انجام شود.

اروپا باید با ارائه‌ی تصویری از خود که در مقابل تجاوز می­‌ایستد و از صلح و آزادی در همه‌­جای دنیا دفاع می­‌کند و رفتارهای دوگانه با پناهجویان ندارد، «ایده‌ی اروپا» را در برابر ایده­‌های روسی، چینی و آمریکایی مطرح کند. ایده‌­ای که در جهان امروز جواب می­‌دهد، ایده اروپا است.

منابع:

الف- منابع فارسی

۱- ژیژک، اسلاوی (۱۳۹۶). کژ نگریستن، صالح نجفی و مازیار اسلامی، تهران: نی.

۲-مسعودی، حیدرعلی. پساساختارگرایی و تحول در دانش روابط بین­الملل. فصلنامه سیاست­ جهانی. پاییز ۱۳۹۵. شماره۱۷.

۳-ژیژک، اسلاوی (۱۴۰۱). جنگ در جهانی که برای هیچ‌چیز مقاومت نمی­‌کند. ترجمه‌ی سپهر مقصودی. نشریه‌ی پراکسیس.

۴- ژیژک، اسلاوی (۱۴۰۱). اوکراین فلسطین است نه اسرائیل. ترجمه‌ی سپهر مقصودی. نشریه‌ی پراکسیس

 

ب- منابع انگلیسی

۱- Zizek, Slavoj, Beyond Discourse Analysis, in New Reflections on the Revolution of Our Time, edited by Ernesto Laclau, (London: Verso, 1990)

۲- Zizek, Slavoj, The Sublime Object of Ideology, (London: Verso, 2008)

۳- Zizek, Slavoj, How to Read Lacan, (New York: Norton, 2007)

۴- Zizek, Slavoj, Violence: Six Sideway Reflections. New York: Picador, 2008

۵- Claudia koonz, the nazi conscience (Cambridge, MA: Belknap press, 2003)

۶- jean-marie muller, non-violence in education

۷-Zizek, Slavoj ,For They Know Not What They Do: Enjoyment as a Political Factor, London & New York: Verso. (2008)

۸-Zizek, Slavoj, From Democracy to Divine Violence trans. William McCuaig, New York: Columbia University (2012)

۹-Zizek, Slavoj, The Ukraine Safari, project-syndicate, oct 13, 2022, https://www.project-syndicate.org/commentary/ukraine-war-shameful-stance-of-western-left-by-slavoj-zizek-2022-10?barrier=accesspay

۱۰-Zizek, Slavoj, Ukraine’s Tale of Two Colonizations, project-syndicate, aug 30, 2022, https://www.project-syndicate.org/commentary/ukraine-russian-occupation-or-western-neoliberal-colonization-by-slavoj-zizek-2022-08?barrier=accesspay

۱۱- Zizek, Slavoj, Pacifism is the wrong response to the war in Ukraine, the Guardian, Jun 21,  ۲۰۲۲, https://www.theguardian.com/commentisfree/2022/jun/21/pacificsm-is-the-wrong-response-to-the-war-in-ukraine

۱۲-Zizek, Slavoj, Ukraine Is Palestine, Not Israel, project-syndicate, Sep 14, 2022, https://www.project-syndicate.org/commentary/ukraine-like-palestine-not-israel-by-slavoj-zizek-2022-09?barrier=accesspay

۱۳-Zizek, Slavoj, The Betrayal of the Left, project-syndicate, Jul 11, 2022, https://www.project-syndicate.org/commentary/betrayal-of-the-left-ukraine-and-beyond-by-slavoj-zizek-2022-07?barrier=accesspay

۱۴-Zizek, Slavoj, Heroes of the Apocalypse, project-syndicate, May 11, 2022, https://www.project-syndicate.org/onpoint/european-response-to-ukraine-war-test-for-climate-other-crises-by-slavoj-zizek-2022-05

۱۵-Zizek, Slavoj, War in a World that Stands for Nothing, project-syndicate, Apr 18, 2022, https://www.project-syndicate.org/commentary/russia-ukraine-war-highlights-truths-about-global-capitalism-by-slavoj-zizek-2022-04?barrier=accesspay

۱۶- Zizek, Slavoj, Secret bioweapon labs are Putin’s MacGuffin, the spectator, Mar 30, 2022, https://thespectator.com/topic/secret-bioweapon-labs-putin-macguffin/

۱۷-Zizek, Slavoj, From Cold War to Hot Peace, project-syndicate, Mar 25, 2022, https://www.project-syndicate.org/onpoint/hot-peace-putins-war-as-clash-of-civilization-by-slavoj-zizek-2022-03

۱۸-Zizek, Slavoj, Putin’s Stalinist playbook, the spectator, Mar 3, 2022, https://thespectator.com/topic/vladimir-putin-recites-stalin-playbook-lenin/

۱۹-Zizek, Slavoj, What Does Defending Europe Mean?, project-syndicate, Mar 2, 2022, https://www.project-syndicate.org/commentary/europe-unequal-treatment-of-refugees-exposed-by-ukraine-by-slavoj-zizek-2022-03

۲۰-Zizek, Slavoj, Was Russia’s ‘rape’ of Ukraine inevitable?, February 24, 2022, https://thespectator.com/topic/russia-rape-ukraine-inevitable/

پ- منابع آلمانی

۱- Zizek, Slavoj, Ob Russland, China oder Europa, die Debattenkultur wird barbarischer, Berliner zeitung, oct 30, 2022, https://www.berliner-zeitung.de/kultur-vergnuegen/slavoj-zizek-ob-russland-china-oder-europa-die-debattenkultur-wird-barbarischer-li.281805

۲- Zizek, Slavoj, Wladimir Putin will den Heiligen Krieg, wollen ihn die Russen auch?, Berliner zeitung, oct 14, 2022, https://www.berliner-zeitung.de/politik-gesellschaft/kolumne-analyse-slavoj-zizek-wladimir-putin-will-den-heiligen-krieg-wollen-ihn-die-russen-auch-li.276462

۳- Zizek, Slavoj Freiheit bedeutet für Putin, dass jeder seinen Platz kennt, Berliner zeitung, feb 14, 2022, https://www.berliner-zeitung.de/politik-gesellschaft/kolumne-analyse-slavoj-zizek-wladimir-putin-will-den-heiligen-krieg-wollen-ihn-die-russen-auch-li.276462

About Author

بازگشت به لیست

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *