نظریه هنری

خدانگهدار کندال روی

خدانگهدار کندال روی

مایکل شلمن

مترجم: فرشاد جابرزاده

در اسم میانی چه چیزی نهفته است؟ احتمالاً برای فرزندِ غول رسانه‌ای‌ که به نام «کِندال لوگان روی»۱Kendall Logan Roy شناخته می‌شود، همه‌چیز در این مسئله خلاصه خواهد شد. این اسم میانی فراتر از نام تجاری پدرش است – این هسته‌‌ای گرانشی‌ است که خودخواهی کندال حول آن می‌چرخد. در طول چهار فصل از سریال وراثت۲Succession شاهد آن بودیم که پسر دوم، نجیب‌زاده‌ی ناپایدار و وارثِ گاه‌وبیگاه، برای حق طبیعی‌اش فشار می‌آورد، برخی اوقات برای سرنگونی پدرش توطئه‌چینی می‌کند، و باقی مواقع تسلیمانه در سینه‌‌ی او می‌گرید. پس از مرگ لوگان در اوایل فصل چهارم و پایانی سریال، دستیارانش تکه‌‌کاغذی در گاوصندوق او پیدا می‌کنند که «کندال لوگان روی» را به‌عنوان جانشین خود تعیین کرده است. اما آیا زیر نام کندال خط کشیده شده است یا روی آن؟ این جزئیات دردناکی است که با طنز سیاه سریال تطبیق دارد و سرنوشت کندال را خلاصه می‌کند: یکباره با ثروت و استحقاق برجسته شده و ناگهان با شک و تردید از بین رفته است. او در نقطه‌ای از پدرش می‌پرسد: «هیچ‌وقت فکر کردی بتونم این کارو انجام بدم؟» او هرگز پاسخ این سوال را نخواهد فهمید.

شخصیت‌های اصلی سریال وراثت

با آخرین اپیزود سریال که یکشنبه‌شب پیش‌رو پخش خواهد شد، با یکی از شخصیت‌های بزرگ معاصر تلویزیون خداحافظی خواهیم کرد، شخصیتی که مسلماً آنتاگونیستِ گروه پروپیمان جسی آرمسترانگ۳Jesse Armstrong است. اگرچه روی‌ها عناصر آشکاری از مرداک‌ها را در خود دارند، کندال دقیقاً در زمان مناسبی برای دوران پسران ‌شکست‌خورده۴Failson ظهور کرد – دونالد ترامپ جونیور، هانتر بایدن – «پسران اول»ی که شرایط را نمی‌سنجند و فاقد سپر محافظی هستند تا از آنها در برابر بی‌کفایتی‌شان محافظت کند. کندال که با عینک آفتابی و کفش‌های کتانی گوچی‌اش از اتومبیل‌های رانندگان وارد و خارج می‌شود، به فردی شباهت دارد که می‌داند سکاندار نسل بعدی صنعت در مجلات چگونه ظاهر می‌شود و این بخش را پوشش می‌دهد. وقتی برای نخستین بار در قسمت آزمایشی۵pilot سریال او را دیدیم، در عقب ماشین شهری‌اش نشسته بود، با هدفون به بیتسی بویز۶Beastie Boys گوش می‌داد و برای خرید استارت‌آپی به نام والتر۷Vaulter آماده می‌شد. روز بزرگی فرا رسیده: ظاهراً پدرش قرار است کندال را به‌عنوان جانشین خود معرفی کند. او بر سر میز مذاکره سعی دارد تا تشریفات تجاری را با صحبت‌های برادرانه کنار بگذارد و طرفش را «داداش»۸dude خطاب کند، اما کندال دروناً شخص ضعیفی است که خود را قوی نشان می‌دهد – همانگونه که پدرش پس از شکست معامله‌ی والتر، کناره‌گیری‌اش را لغو می‌کند و کندال را «ضعیف»۹soft می‌نامد.

کندال روی

اگر لوگان از نوادگان ضدقهرمانان کاریزماتیک شبکه‌های کابلی نظیر تونی سوپرانو۱۰Tony Soprano – شخصیت اصلی سریال The Sopranos با بازی جیمز گاندولفینی و دان دریپر۱۱Don Draper – شخصیت اصلی سریال Mad Men با بازی جان هَم باشد – پدرسالاران متجاوز و ترسان از مرگی که بر شبکه‌های قدرتی ریاست می‌کردند که از نظر اخلاقی فاسد بودند و سقوط روش‌های قدیمی را نظاره می‌کردند – کندال از تبار رقیب‌های تحت حمایتشان، کریستوفر مولتیسانتی۱۲Christopher Moltisanti و پیت کمپل۱۳Pete Campbell محسوب می‌شود. او نیز مانند کریستوفر به مواد مخدر اعتیاد داشت و مانند پیت ماکیاولیستی درجه‌ی دو بود. اما کندال ویژگی‌هایی از کمدی‌های احمقانه‌ای و دیوانه‌واری مثل ویپ۱۴Veep و آفیس۱۵The Office را نیز داشت، به‌ویژه برترین لحظاتش – رپ کردن برای ادای احترام به پدرش یا سردادن شعارِ «لعنت به پدرسالاری!» جلوی پاپاراتزی‌ها را به یاد بیاورید – هر دو بدون ذره‌ای خودآگاهی و جدیت انجام شدند. همچون اکثر شخصیت‌های وراثت، او نیز نوعی از لودگی در خود دارد؛ همانقدر که از ذات گِرِگ۱۶Greg، عموزاده‌ی زبان بسته‌اش در وجود کندال وجود دارد، از ذات لوگان درونش است، خصوصاً وقتی در مقابل شیرِ پدر ایستاده و زبانش می‌گیرد. در یکی از برافروختگی‌های ناموفقش به لوگان می‌گوید: «تو خیلی سرسختی، منم همینطور، چون پسرتم.»

از راست به چپ: کندال و لوگان روی

کندال ما را مسحور می‌سازد زیرا از هر دو کهن‌الگوی شاهزاده‌ی شورشی و ابله پایش را فراتر می‌گذارد. سریال هرازگاهی به ما یادآوری می‌کند که او چه حرامزاده‌ای است – کافی است کندال را مقابل راوا، همسر سابقش قرار دهید تا در رقت‌انگیزترین حالتش قرار گیرد – و با این وجود، آسیب‌پذیری‌اش همواره به‌طور خطرناکی به سطح نزدیک است. او سیاهچاله‌ی درونی‌اش را با سرمستی‌های موقت تغذیه می‌کند؛ از کوکائین گرفته تا فتحِ سهامی‌ها.

در سراسر قوس داستانی۱۷arc – مسیری که قصه از اول تا آخر روایت می‌شود. هر فصل، او را می‌بینیم که متناوباً به سوی خودتخریبیِ غم‌انگیزی کشیده می‌شود، یا در مسیر هیجان‌انگیز پدرکشی قرار می‌گیرد، گویی افراط در فراموشی و قدرت مطلق با روح و روانش بازی می‌کنند. کندال بیش از هر کسی در وراثت صاحب روح۱۸soul دارد.

طبیعتاً هیچ‌کدام از این موارد بدون بازی فوق‌العاده‌ی جرمی استرانگ، که پیش از موفقیت بزرگش در نقش کندال هنرپیشه‌‌ای کاربلد بود، میسر نمی‌شد. کندال در دستان بازیگر دیگری می‌توانست با نظمی بیش از اندازه در نمای شیک بیرونی خود جا بیافتد، یا به یک وصله‌ی احمق تبدیل شود. اما استرانگ هرگز از رنجِ کندال غافل نشد، سرش خم شده بود یا آگاهانه سرپا می‌ایستاد. او در ضعیف‌ترین حالات کندال (اعترافش به خواهر و برادرش مبنی بر اینکه مسئول مرگ یک گارسون بوده) و قوی‌ترین‌هایش (کنفرانس مطبوعاتی‌ او که لوگان را «موجودی کینه‌توز، قلدر و دروغگو» نامید) قانع‌کننده‌ترین نقش‌آفرینی‌ها را داشته است. اما در بسیاری از حالات میانی، استرانگ همیشه نفس بادکرده یا فروکش‌کرده‌ی کندال را می‌فهمید. شخصیت‌های دیگر از دیالوگ‌های تند و تیز سریال در قالب زره خود استفاده می‌کنند – کنایه‌زنی‌های رومن، شطرنج‌بازی‌های شیو – اما کندال به نظر می‌رسد که از شوخی‌های خودش بیش از دیگران جدا شده است، گویی خود واقعی‌اش از اتاق هیئت مدیره بیرون می‌رود و شاید مستقیماً به سوی دریا گام برمی‌دارد.

کندال در حال رپ کردن در مراسم تولد لوگان

استرانگ با این نقشِ برنده‌ی امی به سادگی کنار نیامد. او در مصاحبه‌اش با من برای مقاله‌ی نیویورکر توضیح داد: «سرمایه برای من مرگ و زندگی است.» استرانگ بازیگری را مانند یک دین می‌داند، همراه با احساس خطاناپذیرش از مرسومات. او حاضر است برای اینکه نقش‌آفرینی درخشانی در یک برداشت داشته باشد، پایش را بشکند یا به استخوان ران و تیبیایش آسیب بزند. استرانگ خود را در معرض آسیب‌های روحی نیز قرار داد. برایان کاکس۱۹Brian Cox، بازیگر آموزش‌دیده‌ی کلاسیک که نقش لوگان را بازی می‌کند، به من گفت: «نگران بحران‌هایی هستم که او {استرانگ} برای آمادگی با آنها مواجه می‌شود.» همانطور که وراثت به یک پدیده بدل شد، تنش عمومی میان کاکس و استرانگ به فراروایتی تبدیل شد تا با نبرد بین لوگان و کندال مطابقت داشته باشد. کاکس با میکروفون به همه می‌گفت که فرآیند آمادگی استرانگ «آزاردهنده» است، یا اینکه او باید برود «یکم ماریجوانا بزند.» استرانگ با مخالفت محترمانه‌ای پاسخ می‌داد، اما تماشای طعنه‌های لوگان به کندال در پایلت دشوار بود: «می‌خوای منو بزنی؟ همینه؟ بیا جلو!» در قسمت آخر، کندال در مراسم تشییع جنازه‌ی لوگان موعظه می‌کند و توانایی پدرش در «انجام دادن»۲۰act را می‌ستاید. این کیفیتی است که کندال همیشه برایش دست‌وپا می‌زند – قاطعیت وحشیانه‌ی پدرش – اما این فعل، همانطور که او آن را تکرار می‌کند، چیزی را تداعی می‌کند که کاکس ممکن است به استرانگ بگوید: پسر عزیزم، هر احساسی را تا زمانی که تو را از پا درنیاورده احساس نکن! فقط انجامش بده.

شاید تنش پشت صحنه به تقویت آنچه روی صحنه اتفاق افتاد کمک کرد و ما برای آن خوش‌شانس‌تر هستیم. در ستایش استرانگ باید اضافه کرد که او هرگز از عصبانیتی که می‌توانست برای همبازی‌هایش ایجاد کند، عقب‌نشینی نکرد. او به من گفت: «نمی‌دانم شیوه‌ی کار من در میان گروه ما چقدر محبوب است.» پس از انتشار مقاله‌ی من، متحدان مشهور استرانگ، از جمله جسیکا چستین۲۱Jessica Chastain – بازیگر سینما، آرون سورکین۲۲Aaron Sorkin – فیلمنامه‌نویس و کارگردان و آن هاثاوی۲۳Anne Hathaway – بازیگر سینما، به دفاع از وی شتافتند و بسیاری از خوانندگان را گیج کردند. خوانندگان اینک احترام بیشتری برای استرانگ قائل بودند و نمی‌فهمیدند که چرا به دفاع نیاز دارد. اما تصویر نوظهور استرانگِ سلبریتی – به‌عنوان هنرمندی شکنجه‌شده، یک کیسه‌ی بوکس، مبارزی که مورد ظلم قرار گرفته (تصویر او روی جلد مجله‌ی GQ در رینگ بوکس بود) – تنها به نمایش اخلاقی و روانی کندال کمک کرد. در فضای مجازی، جامعه‌ای از طرفداران از کندال/جرمی ابژه‌ای غیرمنتظره برای دلباختن ساختند: یک دلدار احساسیِ مجروح و غمگین که اگر مجالی می‌یافتند، می‌توانستند تعمیر یا آرامش کنند. این برداشت نادرستِ عجیبی از شخصیتی است که به هر حال، نمونه‌ای از پوسیدگی سرمایه‌داری متاخر به‌حساب می‌آید، اما برخی از نوابغ گمان می‌کنند که وراثت، با آن نگاه ویرانگری که به روشنایی دارد، چنین برداشتی را مشتاقانه قبول می‌کند.

کندال در موعظه‌ی خارق‌العاده‌اش برای لوگان می‌گوید: «از بزرگ‌ترین اتاق دولتی که در آن از او مشاوره می‌گرفتند تا پست‌ترین خانه‌ای که اخبارش در آن پخش می‌شد، اتاقی وجود نداشت که نتواند در آن گام بردارد و راحت نباشد.» کندال هرگز در اتاقی که در آن قدم می‌گذاشت راحت نبود، مهم‌ترین اتاق میان تمام آن اتاق‌ها، پوستِ خودش بود.

در برابر دشمنان مطمئن‌ترِ خود (لوگان، لوکاس ماتسون۲۴Lukas Matsson)، صرفاً می‌توانست چرت‌وپرت بگوید تا از پس جمع‌وجور کردن خودش بربیاید، اما هرگز نمی‌توانست در آرامش باشد. سوالی که در مورد قسمت آخر وجود دارد این است که در نهایت چه کسی کنترل ویستار رویکو۲۵Waystar Royco را به دست خواهد آورد؟ به نظر می‌رسد کندال مشتاق است تبدیل به «قاتل»ی شود که پدرش به او گفته بود نیست. اما لوگان، که در زمان مخصوصش گورش را گم کرده، دیگر برای خلع سلطنت حاضر نیست. واضحاً برای کندال بهتر است که سال‌های زندگی‌اش را در ویلای زیبایی در توسکانی بگذارند تا یک امپراتوری رسانه‌ای را مدیرت کند، اما او هنوز همان گرسنگی گمراه‌کننده‌ای را دارد که در ابتدا داشت، همان نیاز به کشتن یا تحت تأثیر قرار دادن یا تبدیل شدن به پدرش. چه با تاج لوگان چه بدون آن، او هرگز جربزه‌ی پدرش را نخواهد داشت. کندال روی به‌طرز باشکوهی معیوب، به‌شکل غم‌انگیزی مضحک و به‌حالتی تمسخرآمیز و ناجور شاهزاده هملت عصر اسفناک ما است. خدانگهدار کندال روی. ما عاشق تو بودیم، اما تو آدمی جدی‌ نیستی.

این متن ترجمه‌ای بود از مقاله‌ی Farewell, Kendall Roy به قلم Michael Schulman که در سایت The Newyorker منتشر شده است.

 

About Author

بازگشت به لیست

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *