نظریه فلسفی

سه قاعدۀ اپیکتتوس: راهنمایی برای داشتن یک روح آزاده

سه قاعدۀ اپیکتتوس: راهنمایی برای داشتن یک روح آزاده

ماسیمو پیگلیوچی

مترجم: مینو معصومی

فلسفه عملی۱Practical philosophy، ترکیبی از تئوری و عمل است. عمل بدون تئوری کور، و تئوری بدون عمل عقیم می‌شود. رواقیون یکی از ادراک پذیر‌ترین نمونه‌های ادغام این دو جنبه را ارائه می‌کنند. اما مانند سایر مکاتب فلسفی (مثل بودیسم)، رواقی‌گری هم در فرقه‌های متفاوتی نمایان می‌شود.اجازه دهید سرمشقی ملموس و قابل فهم، یعنی تفسیر اپیکتتوس معلم اواخر قرن اول در هیراپولیس (که پاموکاله امروزی در ترکیه است)، از رواقی‌گری را مورد بررسی قرار دهیم.

کلمه ناشناخته اپیکتتوس۲به یونانی: Επίκτητος نام واقعی او نبود؛ این لفظ به معنای “مالک شدن” است و او چون در آن زمان برده‌ای بیش نبود به این نام خوانده می‌شد. او توسط اپافرودیتوس، خدمه شخصی نرون، خریداری شده و به رم آورده شد؛ جایی که در آن با یکی دیگر از رواقیون صاحب نام، سنکا۳فیلسوف رواقی، سیاستمدار و نمایشنامه‌نویس اهل رم – او از ۴ پیش از میلاد تا ۶۵ میلادی زیست.، که چندین سال بیش از اپیکتتوس داشت، زندگی می‌کرد. سرانجام اپیکتتوس فلسفه آموخت و از قید بردگی آزاد شد. بعد از آزادی او مشغول تدریس اصول رواقی‌گری در رم شد اما در نهایت همراه بسیاری از فیلسوفان دیگر، توسط امپراطوری دومیتیان، تبعید گشت؛ زیرا او با اقتدار از حقیقت سخن می‌گفت، اما قدرت، اغلب حقیقت نمایان در سخن را نمی‌پذیرد.

سرانجام اپیکتتوس راهی نیکوپلیس، شهری در شمال غربی یونان، شد؛ در آنجا مدرسه‌ای را تاسیس کرد که  به محبوب‌ترین مدرسه آن زمان تبدیل شد. ظاهرا امپراطور بعدی، هادریان۴پوبلیوس آئلیوس ترایانوس هادریانوس، امپراطور رم از ۱۱۷ تا ۱۳۸ میلادی بود.، از دوستان و دیدارگران دائمی مدرسه اپیکتتوس بود. همچنین مارکوس الیوس، امپراطور – فیلسوف مشهور رواقی مسلک، بسیار تحت تاثیر اپیکتتوس قرار داشت.

پیرو سنت سقراطی، اپیکتتوس هیچ یادداشته و نوشته‌ای از خود به جا نذاشته است. به عبارتی ما پاره‌های و گفتارهای اپیکتتوس را مدیون شاگردش آرین اهل نیکومدیا۵لوسیوس فلاویوس آریان(م۸۶ – م۱۶۰)، فیلسوف و مورخ یونانی بود.، هستیم؛ او بعدها فرماندار کاپادوکیه شده و نگارش زندگی‌نامه اسکندر مقدونی را برعهده گرفت. البته اینکه تنها چند نوشته از آموزه‌های اپیکتتوس، آن هم توسط شاگردش، باقی‌مانده است، جای ناراحتی دارد اما خبر خوش این است که آرین فردی بسیار زیرک بوده و در زمره شاگردان درخشان اپیکتتوس حضور داشته است.

طبق گفتارهای موجود، فلسفه عملی دربردارنده سه حوزه است که ما باید در آن‌ها روح خود را بپرورانیم: “نخستین در نسبت با خواسته‌ها و بی‌زاری‌هاست، که موجب می‌شود در آنچه طلب می‌ورزیم شکست نخوریم و بر آنچه از آن بی‌زاریم، فائق آییم و در آن گرفتار نشویم. دومین آموزه مرتبط با حرکات (به سمت یک ابژه) و یا جنبش یک ابژه، و به‌طور کلی در باب کنشی است که ما باید انجام بدهیم؛ تا بر طبق خرد و نظم، و نه از سر بی‌باکی عمل کنیم. واپسین امر مربوط به رهایی از فریب و دوری از قضاوت است.”۶III.2

محقق فرانسوی. پیر هادوت۷Pierre Hadot، از امور بالا به‌ ترتیب تحت عنوان عنوان نظم در میل (و انزجار)، نظم در عمل و نظم در پذیرش یاد می‌کند. با این حال عموما اینگونه اصطلاحات یونانی حاکی معنایی عمیق‌تر هستند که آن‌ها را بررسی خواهیم کرد.

کلمه‌ای که در اینجا به عنوان “میل” ترجمه شده است (و یا متضاد آن “اجتناب”) به معنای امری‌ست که ما باید در پی آن باشیم، یعنی اهداف، ارزش‌ها و اولویت‌هایمان (و برعکس اموری که باید از آن‌ها پرهیز کنیم). اپیکتتوس به کار بستن این امور را برای ما ساده‌سازی می‌کند: از آن‌جایی که به گفته او تنها امور تحت اختیار ما قضاوت‌ها و تصمیمات ما برای عمل کردن و یا عمل نکردن است۸Manual, 1، بنابراین ما باید عقاید نیک را بسط داده و از داوری‌های خبیثانه بپرهیزیم. این امر یک احساس متعالی‌ست: هر کنش و واکنشی که از ما داوطلبانه سر می‌زند، نتیجه مستقیم داوری‌هایمان است و ما تنها مسئول آن‌ها هستیم. در مقابل پیامد تصمیمات ما تحت تاثیر آنچه انجام می‌دهیم است، اما همچنان به داوری‌ها و عوامل بیرونی هم بستگی دارد. بنابراین اپیکتتوس به ما می‌گوید که خودمان را طوری پرورش دهیم که تنها اموری که تحت اختیار ما قرار دارد را به بهترین شکل به ثمر برسانیم.

کل این فرایند را می‌توان به مراحل یادگیری رانندگی تشبیه کرد. ابتدا باید مشخص کنیم که چه اموری اهداف ما هستند و از چه اموری باید اجتناب کنیم: مثلا باید ایمن رانندگی کرده تا از خطر ایجاد تصادفات جلوگیری کنیم. موضوع دوم این است که ما رانندگی را به شکلی کاملا آگاهانه تمرین می‌کنیم؛ به طور واضحی توجهمان معطوف به ماشین‌های دیگر، و عابران پیاده هست. اما در نهایت زمانی که کارکشته می‌شویم تمام آن موارد به صورت خودکار به‌کار می‌افتند؛ مثلا لازم نیست دیگر به اینکه دست‌ها و پاهایمان در چه وضعیتی قرار دارند فکر کنیم، زیرا ذهن به‌طور خودکار این امور را به سرانجام خود می‌رساند. به عبارتی در نتیجه تمرین درست، امور به بهترین شکل سامان می‌یابند. تنها کاری که لازم است انجام دهیم گرفتن تصمیم‌ درست، و استمرار در تمرین است.

حرکت به سمت ابژه و یا به‌واسطه آن، حقیقتا مربوط به عزم ما برای به انجام رساندن عمل مشخصی است؛ از این رو قاعده دوم اپیکتتوس تحت عنوان “هادوت” نام گذاری شده است. ایده اپیکتتوس این است که ما در تلاش باشیم تا در جهان، و به ویژه نسبت به افراد دیگر، به بهترین شکل ممکن عمل کنیم- که در نحله رواقیان به عنوان اصل جهان وطنی شناخته می‌شود. جهان وطنی به این معناست که ما باید طوری رفتار کنیم که گویی تمام انسان‌های دیگر خواهران و برادران ما هستند. بنابراین طبق قاعده مربوط به عمل، باید کردارمان به گونه‌ای باشد که گویی همه ما یک خانواده جهانی هستیم که در آن همکاری و همدلی حرف اول را می‌زند.

در نهایت ما به انضباط در پذیرش می‌رسیم. پذیرش همیشه موافقت با چیزی‌ست؛ اما در این مورد به‌طور خاص به آن معناست که با سنجیده‌ترین قضاوت‌هایمان، اعمال و کنش‌ها را داوری کنیم. به عبارتی قاعده سوم پالایش سو قاعده پسین است؛ زیرا انضباط در پذیرش به طور کلی به طلب‌ها و کنش‌ها مربوط شده و پلی میان این دو می‌سازد.

حتی لازم نیست آگاهانه به این فکر کنیم که دست‌ها و پاهایمان را به کجا هدایت کنیم، زیرا ذهن ما اکنون به اصطلاح روی خلبان خودکار است و در نتیجه تمرین، کار درست را به‌طور خودجوش انجام می‌دهد. تنها کاری که باید انجام دهیم این است که تصمیمات درست و رانندگی در شرایط متفاوت را قبول کنیم.

و این بود توضیح مختصری از سه قاعده اپیکتتوس، برای آن‌که سفر خود را به قصد پالایش روح، آغاز کنیم. رسیدن به مقصد در گرو به‌کارگیری این امور در عمل و کنش‌هایمان است، پس این قاعده‌ها تنها سرلوحه تمرین ما هستند.

#رواقیون #رواقی_زیستن #اپیکتتوس #فلسفه_و_زندگی

About Author

بازگشت به لیست

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *