نفوذ و تساهل مذهبی
قمار و مذهب در بازی با سیاست
راسل بلکفورد
مترجم: مینو معصومی
زمانی که من مشغول نگارش این کلمات هستم، یعنی فوریه ۲۰۲۳، ما باید یک انتخابات ایالتی را از سر بگذرانیم. مردم در نیو ساوت ولز، پرجمعیتترین ایالت استرالیا، در تاریخ ۲۵ مارس به پای صندوقهای رای خواهند رفت؛ پس زمانی که این نوشتار انتشار مییابد همگان از نتیجه آراء خبردار هستند. مخاطب عزیز، شما در حین خواندن این نوشتار آگاهی تکمیلتری از نتیجه انتخابات نسبت به دانش من در زمان نگارش آن، دارید.
اهمیت مواضع و تدابیر سیاسی در روزهای اخیر بسیار فزون یافته است. یکی از مسائل مطرح شده احتمال معرفی کارتهای قمار کشلش (خودپردازهای غیر نقدی) برای استفاده از دستگاههای پوکر۱ماشین اِسلات یا ماشین پوکر یک ماشین قمار است که یک بازی شانسی را برای مشتریان خود ایجاد میکند. ماشینهای اسلات همچنین بهعنوان راهزنان یک دست به دلیل داشتن یک اهرم مکانیکی بزرگ در کنار دستگاه و همچنین توانایی بازی برای خالی کردن جیب و کیف پول بازیکنان مانند دزدان، مورد تحقیر قرار میگیرند.، که بخش عمدهای از درآمدهای میخانه و کلابها NSW۲NSW مخفف نام «نیو ساوت ولز» یکی از ایالاتهای شرقی استرالیا است. مرکز این ایالت شهر سیدنی است که بزرگترین و شناخته شدهترین شهر کشور استرالیا دانسته میشود. را تامین میکند، بوده است. از طرفی بسیاری از منتقدان قمار، این ایده را مورد نقد و حمله قرار میدهند و از طرفی دیگر کلابهای تفریحی و در راس تمام آنها، میخانههای NSW۳کلابها و میخانههای NSW مجموع باشگاههای غیرانتفاعی در استرالیا هستند که وظیفۀ آنان فراهم کردن امکانات تفریحی در سطح کشور است. باشگاههای NSW با ۱۳۰۰ شعبه بیش از ۵.۷ میلیون عضو دارند. ، از موضع خود جهت پافشاری در تصویب این طرح کوتاهی نمیکنند. ما شاهد حمایت علنی سازمانها و اشخاص مذهبی مانند ارتش رستگاری۴Salvation Army، ماموریت وسلی۵the Wesley Mission و اسقف انگلیکن سیدنی بودهایم. رهبر مذهبی ایالت، دومینیک پروتت۶Dominic Perrottet – متولد ۲۱ سپتامبر ۱۹۸۲ – سیاستمدار استرالیایی است که از سال ۲۰۲۱ تا ۲۰۲۳ چهل و ششمین نخستوزیر ایالت نیو ساوت ولز بوده است. پروتت یک سیاستمدار کاتولیک محافظهکار است. او اعتقاد دارد که سنتگرایی میتواند یکی از راههای نجات باشد و از ضرورت سیاسی برای آزادی برخوردار است.، که به عنوان فردی کاتولیک و سنتگرای معتقد به کلیسای رم شناخته میشود، (زمانی که من مشغول نگارش این نوشتار هستم) از حامیان مصمم این ایده است. با رخ دادن اتفاقات غیر منتظرهای از این دست، ناگزیر در اذهان سوءظنی نسبت به مداخله نهادهای مذهبی در ساز و کار NSW به وجود آمده است.
با این حال خارج از مخالفتهای مذهبی و صرف نظر از گناهآلود بودن عمل قمار، دو استدلال جهت دفاع از کارتهای قمار کشلس وجود دارد. اولین استدلال منوط بر اعتیادآوری عمل قمار، از منظر روانشناختی است. به عبارتی کارتهای کشلس به قماربازان کمک میکند تا ماشینهای قمار گرسنه را با اسکناسهای خود سیر کنند، و تسلطی بر میزان ضرر خود نداشته باشند. ثالثا، اکنون شواهدی وجود دارد مبنی بر اینکه عمل پولشویی عواید حاصل از جرایم سازمان یافته در مقیاس بزرگ – در حد چندین میلیارد دلار – از طریق قمار با دستگاههای پوکر انجام میشود. پروتت در سخنرانی عمومی خود ،برای نقد این ایده جدید، و در ملاء عام بر این دو استدلال تکیه کرده است. نظریهپردازان لیبرال اغلب قیممابی۷paternalism را مبنایی برای اصلاح قوانین و خط مشی عمومی نمیدانند؛ اما دو استدلال نام برده شده به هیچیک از نظامهای اخلاقی و مذهبی موجود وابستگی ندارند. اما توطئه علیه پروتت زمانی جدیتر شد که جاش لندیس۸Josh Landis، مدیر عامل NSW، در مصاحبه با خبرنگاری اظهار داشته بود که منشا سخنان پروتت به طور غریزی به باورها و تمایلات مذهبی او برمیگردد. در این راستا، از فردی به نام انگلیس نقل شده است: «من معتقدم قضاوت منصفانهتر این است که بگوییم پروتت درک بسیار کم و نادرستی از این موضوع دارد؛ و حتی عملکرد و گفتارش صرفا مبتنی بر رویکرد محافظهکارانه اوست، و نه بر اساس شواهد.»
با توجه به آنچه بعد از این قضایا رخ داد، اگر لندیس از بیان بخش دوم سخنانش صرف نظر میکرد و تنها دلیل اظهارات پروتت را ناآگاهی و یا عدم آگاهی درستی از مسائل میدانست، به دردسر نمیافتاد. اما پرسش اصلی این است که دقیقا اشکال بیان این باور، که جانمایه اعمال بسیاری از چهرههای قدرتمند و بزرگان، دیدگاهها و رویکردهای مذهبی آنهاست، چیست؟بلافاصله پس از این رویداد، ما شاهد تلاشهایی جهت اخراج لندیس و یا اعمال فشار بر او برای اعلام استعفا از شغلش بودیم. یکی از سیاستمداران مستقل بانفوذ، الکس گرینویچ۹Alex Greenwich اظهار داشت که زمان رفتن لندیس فرارسیده است. همچنین رهبر اپوزوسیونها، کریس مینز۱۰Chris Minns، از لندیس تقاضای استعفا کرد. پروتت هم مصمم بود که سخنان او هیچگونه منشا کاتولیکی و محافظهکارانه ندارد. او همچنین بعد از آن رویداد یک سخنرانی تند و آشوبگرانهای تدارک دید و اظهار داشت که: «سخنان لندیس بهطور باورنکردنی نامناسب و توهینآمیز برای افراد با ایمان در سراسر کشور و حمله به تکتک مومنان در ایالت ما بود.» اما واقعیت ماجرا چه بود؟
اولین سوالی که در ذهن من جلوه میکند، این است که منظور از کلمه نامناسب در سخنان لندیس دقیقا چیست؟ به نظر میرسد هیچ عنصر ناسازگار یا بیربطی در اظهارات لندیس وجود ندارد و در ظاهر بیانات او کاملا با مقتضیات سیاسی همراستا است. چرا لندیس از بیان باور خود که انگیزههای مذهبی پروتت او را به بیان آن سخنان واداشته است، منع میشود؟ خطرات شکلگیری خطمشی و سیاستهای عمومی بر اساس ملاحظات مذهبی، همانطور که سابقا بسیار اتفاق افتاده است، در حال حاضر نیز حضور پررنگی در جوامع دارد. به نظر من چنین شبهاتی باید در هر زمان میان عموم مردم پخش شوند، حتی با این هشدار که گاهی ممکن است توجه ناپذیر باشند.
علاوه بر اینها باید مشخص شود که دقیقا چه عامل توهینآمیزی در اظهارات لندیس وجود دارد؟ او درمورد قشر با ایمان کشور چه میگوید که ممکن است باعث آزار و رنجش آنها شود؟ لندیس چیزی جز این نگفت که پروتت با انگیزه اعتقادی و احساسات مذهبی، در توسعه دیدگاه سیاسی خود در مورد یک موضوع خاص، برانگیخته شده است. خواه این درست باشد یا نه، به خوبی میدانیم که سیاستمداران واقعا در بسیاری از موارد از باورها و احساسات مذهبی خود فرمان میگیرند. آیا کسی این گزاره را به جد انکار میکند؟ در واقع، ما اغلب شاهد تلاش فیلسوفان دینی و علمای حقوق برای دفاع از حق سیاستمداران و بزرگان، برای عمل آزادانه در عرصه سیاسی، بر اساس اعتقادات و احساسات مذهبی خود هستیم. درخواست عموم مردم از افراد مذهبی در اینگونه مواردها، محدود شدن صرف به ملاحظات سکولاری است.
اظهارات لندیس به این معناست که بسیاری از افراد مذهبی (نه تنها پروتت) عقاید ایمانی خود را همراه با خودشان، وارد عرصه سیاست میکنند؛ و البته که صحت این گزاره کاملا منطقیست. به عبارتی دیگر حتی بهطور منطقی، توهینآمیزی اظهارات لندیس نمیتوان ثابت کرد، چه برسد به آنکه آنرا حملهای به افراد مذهبی در سراسر کشور بدانیم. پس اتهاماتی که پروتت و همردیفانش به لندیس وارد کردهاند بسیار نسنجیده، غیرواقعی و غیرلیبرال است. پروتت از این هم فراتر رفت و خود را با این ادعا که مردم NSW در: «یک ایالت بردبار، یک کشور بردبار» زندگی می کنند، توجیه کرد؛ اما سپس این نکته را هم افزود که: «در استرالیای مدرن جایی برای بیاناتی مشابه اظهارات لندیس وجود ندارد.» اما باز هم چرا؟ استرالیای مدرن یک کشور سکولار است، و ممکن است فکر کنیم که چنین کشوری، در هر صورت مراقب تلاش برای دور نگه داشتن عقاید و احساسات مذهبی از بحث سیاسی باشد. حتی اگر این امر گاهی منجر به انتشار سوءظنهای نادرست در مورد انگیزههای رهبران سیاسی شود، این کمترین هزینهای است که برای رسیدن به یک دولت سکولار باید پرداخت شود. تحمل امری به معنای نشان دادن بردباری قابل توجه یا کامل نسبت به آن است، حتی درحالی که به نحوی به آن اعتراض میکنیم. بسیاری از مردم ممکن است به آموزههای کاتولیک، یا به هر دین دیگر، یا حتی به طور کلیتر به مذهب اعتراض کنند، در حالی که بردباری قابل توجهی از خود نشان میدهند. این موضوع در واقع تا حد زیادی در NSW و به طور گسترده در استرالیا وجود دارد. ممکن است بسیاری از استرالیاییها به مذهب خاص پروتت اعتراض داشته باشند، اما هیچکس پیشنهاد نکرده است که او به دلیل کاتولیک بودنش مجازات شود و یا حتی مورد سانسور قرار گیرد. هیچکس در استرالیا شکنجه نمیشود، در آتش سوزانده نمیشود، سر بریده نمیشود، در سیاه چال انداخته نمیشود و یا به دلیل داشتن دیدگاهی کاتولیکی محافظهکار و یا هر نوع کاتولیک دیگری آسیب نمیبیند.
مسلما مسلمانان یک گروه مذهبی هستند که با حجم انبوهی از تعصب و تبعیض در استرالیا مقابله میکنند. برای مثال، گاهی اوقات رستورانهایی را میبینیم که سیاست «نه به مسلمانان» را تبلیغ میکنند. در واقع، این امر در استرالیای مدرن به وضوح غیرقابل قبول به نظر میرسد. اما حتی در برابر مسلمانان که سوءظن زیادی نسبت به آنها وجود دارد، اکثریت شهروندان استرالیایی مدارا میکنند. اکثر هموطنان من احتمالا معتقدند که ادعاهای ماوراءطبیعی اسلام نادرست است، برخی از آموزههای اخلاقی آن بیش از حد سختگیرانه و یا به کلی اشتباه هستند، و شاید حتی سنتها و متون آن قابلیت تفسیرهای خطرناک و غیر بشردوستانه را داشته باشد. علیرغم اینکه اکثریت به این مسائل فکر میکنند، اما به نظر میرسد که به اندازهای خویشتندار هستند که با همسایگان مسلمان خود کنار بیایند و بپذیرند که اکثر مسلمانان در کشور، شهروندانی صلحجو و خوشنیت هستند – درست مانند اکثر کاتولیکها، بیشتر بوداییها، اکثر هیپیهای عصر جدید، بیشتر آتئیستها و غیره. این امر بیانگر یک روحیه کلی از تساهل است. اما کاملا با این آگاهی که برخی، شاید بسیاری از مسلمانان، زمانی که به عنوان سیاستمداران یا نمایندگان در تشکیل قانون و سیاست شرکت میکنند، تحت تأثیر عقاید و احساسات مذهبی قرار میگیرند، سازگار است. چرا آنچه را که برای همگان آشکار است انکار میکنیم و چرا ادعا میکنیم که بیان آشکار توهینآمیز است؟
لندیس هیچ پیشنهادی مبنی بر اینکه پروتت یا هرکس دیگری باید به خاطر مذهبش تنبیه، سانسور یا آسیب ببیند، ارائه نکرد. شاید لندیس به طور خاص درمورد پروتت اشتباه کرده باشد، با این حال اظهارات او هیچ جنبه توهینآمیز و یا خشونتآمیزی ندارد. با این حال، ما شاهد درخواستهایی از سوی سیاستمداران بودیم که لندیس به دلیل اظهار نظر خود در مورد این موضوع، باید از مقامش استعفا دهد. در همان روزی که سخنان لندیس منتشر شد، او مجبور شد از پروتت عذرخواهی کند. بدتر از آن، او در عرض چند ساعت توسط هیئت مدیره سازمانش اخراج شد؛ درحالی که همان هیئت در سالهای گذشته از او به عنوان کارمند نمونه یاد کرده بودند.
البته ما اصلا از عقیده لندیس درباره کارتهای قمار حمایت نمیکنیم؛ حتی شاید نظر پروتت مربوط به عمل پولشویی توسط این دستگاهها درست باشد. ما تنها درمورد صحت اتهاماتی که به لندیس وارد شد بحث میکنیم. به طور کلی، سیاستمداران باید پوست کلفتی داشته و آمادگی قضاوتهای بیرحمانه درمورد محرکها و انگیزههایشان را، داشته باشند. اما گاهی دولتمردان سعی در مدفون کردن این امر طبیعی، با تهدیدها و تنبیههایی مانند اخراج از کار، دارند.
پروتت تنها یک هفته بعد، اعتراف کرد که در واقع اظهارات سابقش تحت تأثیر ایمان قلبی خود قرار گرفته است: «هر چه بیشتر در مورد آن فکر میکردم، میدیدم که سابقا دچار اشتباه شده بودم.»
به دور از بررسی اتفاق یاد شده، میتوان گفت دیدگاه و باورهای مذهبی سیاستمداران بر رویکرد سیاسی آنها نیز تاثیر قابل توجهی دارد. این امر حتی در کشورهای سکولار و مدرنی مانند استرالیا هم به چشم میخورد. در اعتراف به نفوذ دین بر سیاست، یا حتی مخالفت با آن، هیچ امر ناپسند و یا توهینآمیزی وجود ندارد؛ پس به نظر میرسد اخراج لندیس بدون هیچ دلیل موجهی صورت گرفته است.
این متن ترجمهای بود از مقالهی Religious Influence and Religious Toleration به قلم Russell Blackford که در سایت philosophersmag منتشر شده است.
#سیاست_و_مذهب #فلسفه_سیاسی #فلسفه_دین #philosophersmag